دلنوشته ای برای مهربانترین رئیس جمهور دنیا

رئیس جمهور خوب و مهربانمان سلام

این روزها قطرات اشک چشم دوستدارانتان را پر کرده...

دل ما که هیچ ؛ به نظر من دل در و دیوار پاستور هم برایتان تنگ میشود...

دلتنگ میشویم برای رئیس جمهور شجاع و پرکارمان...

دلتنگ میشویم برای "عجل لولیک الفرج " شروع سخنرانی هایتان،برای لحظات زیبایی که در سفرهای استانی میدیدیم،برای احساس غروری که به هنگام سخنرانی شما در سازمان ملل میکردیم...

برای شمائی که حتی در این روزهای آخر ریاست جمهوریتان همانند روزهای اول کار و تلاش میکنید و این تلاش های شما را حتی صداوسیما ورسانه ی ملی درست بازتاب که نمیدهد،تخریب هم میکند! ولی دل ما برای همان لحظات کوتاهی که در صفحه ی تلویزیون چهره ی صبور و پرمحبتتان  را میدیدیم تنگ میشود.

دلمان تنگ میشود برای شما و همه ی خوبی هایتان...

دکتر عزیز،خدمات بی حساب شما در حافظه ی تک تک ما ثبت شده و هیچ گاه از یاد نمی رود...

دوستتان داشتیم و خواهیــــــــــــم داشت...

و در آخر ابیاتی تقدیم به شما :

خدا میخواست در چشمان ما زیباترین باشی

شرابی در نگاهت ریخت تا گیرا ترین باشی

نمیگنجید روح سرکشت در تنگنای تن

دلت را وسعتی بخشید تا دریاترین باشی

خدا تنهای تنهابود و در تنهایی پاکش

توراتنها پدید آورد تا تنها ترین باشی