وقتی 2 برادر در گرگان متفاوت میزبانی می شوند ؛ تفاوت حضور صادق و سعید زیباکلام در گرگان + تصاویر
حضور دو زیباکلام ظرف چند ماه در گرگان به همراه خاستگاه دعوت کنندگان و تعداد نفرات شرکت کننده پای سخنرانی این دو روشنفکرسیاسی می تواند حاوی نکات جالبی باشد.
صادق زیبا کلام در مراسمی با عنوان بزرگداشت پانزدهین روز درگذشت نلسون ماندلا که عصر پنجشنبه (28 آذرماه ) به گرگان آمده بود.
صادق زیباکلام مواضع نزدیک به اصلاح طلبان و آیت الله هاشمی دارد و با وجود اینکه دعوت از صادق زیبا کلام توسط افرادی که وابسته به متمولین و اصلاح طلبان گرگان در سینما کاپری گرگان انجام شده بود استقبال چندانی از وی نشده و سالن کوچک سینما کاپری به زحمت می توان گفت که تقریبا پر شده بود.
این در حالی است که دکترسعید زیبا کلام که برای جشن روز هسته ای به همراه پدر شهید احمید روشن به تالار فخرالدین اسعد گرگانی برای سخنرانی آمده بود با استقبال بسیار زیاد علاقمندان و جوانان روبه رو شد به طوری که می توان گفت سالن تالار فخرالدین اسعد گرگانی جمعیت بی سابقه ای را در خود جای داده بود به طوری که حاضرین حتی برای نشستن بر روی سن هم رفته بودند تا از سخنرانی او استفاده نمایند. گلستان ما
تصاویر حضور صادق زیبا کلام در کاپری
تصاویر حضور سعید زیباکلام در گرگان
طبقه دوم تالار فخرالدین اسعد گرگانی هنگام جشن فناوری هسته ای در گرگان
دانشجویان دانشگاه سیستان و بلوچستان شب گذشته پس از برگزاری نماز مغرب و عشا و همزمان با حضور دکتر روحانی رییس جمهور کشور در تالار فردوسی این دانشگاه، تجمعی اعتراضی پیرامون برخی اقدامات دولت تدبیر و امید برگزار کردند.
سفر دکتر روحانی به استان سیستان و بلوچستان تاکنون با حواشی زیادی همراه بوده است. امنیتی شدن فضای دانشگاه، حضور نیروهای نظامی با سلاح های سبک و نیمه سنگین، اختلال در خطوط تلفن های همراه، و حذف دانشجویان ارزشی از لیست حاضرین در جلسه از جمله دست آوردهای این جلسه بوده است.
پس از برگزاری نماز مغرب و عشا که به دلیل قرنطینه کردن اطراف مسجد قائم این دانشگاه بر روی زمین برگزار شد، تجمعی اعتراضی علیه برخی مواضع و سیاست های دکتر روحانی برگزار شد.
دانشجویان در این تجمع با شعارهای «دانشجو میمیرد، ذلت نمی پذیرد» ، «هیهات منا الذله»، «احمدی روشنم، فدایی رهبرم» و… به برخی اقدامات دولت تدبیر و امید علی الخصوص در این سفر اعتراض کردند.
در پایان این تجمع بیانیه ای تحت عنوان «روحانی متحیریم» خوانده شد.
متن این بیانیه بدین شرح است :
روحانی متحیریم!
و حال آن چه از توان ما دانشجویان دانشگاه سیستان و بلوچستان بر می آید پس از آن که آب دهانهای خود را از فرط تعجب و حیرت از این فضای نامانوس و غیرضروری به شدت امنیتی فرو بردیم این است که به شدت و از سر دلسوزی اعتراض خود را نسبت به این جولانهای امنیتی نالازم اعلام میکنیم. امیدواریم که این تشریفات ویژه برای ورود و خروج و حضور مسئولان دولت، به سفرههای شام و نهارشان کشیده نشود.
ما باورمان نمیشد برای آمدن رئیس جمهورمان که تصریح کرده بود دولتش برای دانشگاه محیط امن را میپسندد، این گونه دانشگاه را امنیتی و شلوغ کنند.
اصلا نمی توانیم به خود بقبولانیم که از دانشگاهی که میزبان این مراسم بود حتی به اندازه انگشتان دو دست از نمایندگان دانشجویان دعوت نشود و عدهای هم که دعوت شدند سریعا از حضورشان ممانعت شود.
ما که خود میدانیم در این طوفان به پاکردنهای نیروهای امنیتی و دولتی گم میشویم و حرف مان به جایی نمیرسد؛ اما خواهش میکنیم از دست-اندرکاران، این چنین وجهه خود و دولت را با این جوسازیها مخدوش نکنند و بیش از این دید دانشجویان را نسبت به امنیتی بودن این دولت تقویت نکنند.
جمعی از دانشجویان دانشگاه سیستان و بلوچستان
گزارش تصویری این تجمع :
گروهبان عزیز، جمشید دانایی فر!
سلام بر روح بلندت.
امیدوارم آنگونه که برخی اظهار امیدواری می کنند، همچنان زنده باشی! امروز
برای اولین بار عکس نوزادت را در میان انبوه خبرهای سفر رییس جمهور به
زاهدان دیدم و یک بار دیگر بر پیشانیم عرق شرم نشست.
ما را ببخش گروهبان
که هنوز نمی دانیم که تو زنده ای یا شهید شده ای، در حالی که بارها اشراف
اطلاعاتی مان را در مسایل داخلی و منطقه ای به رخ جهانیان کشیده ایم. ما را
ببخش که عبدالمالک تروریست را در ارتفاع ده هزار پایی از سطح زمین شناسایی
و دستگیر می کنیم، ولی در مقابل آتش کینه برادر کوچکش عبدالرئوف تروریست
که تو را هدف قرار داد، کاری از دستمان بر نمی آید. آخر می دانی؟ در آن
فقره لازم بود اشراف اطلاعاتی مان را به رخ برخی بکشیم، اما الآن دوره
تدبیر است و الزامی برای به رخ کشیدن توانایی هامان وجود ندارد.
البته
نه اینکه تصور کنی برای آزادی ات کاری نکردیم! دیپلمات های کارکشته ما
برای آزادی ات دست به دامان دبیر کل سازمان ملل شدند! از ریش سفیدان محلی
هم استمداد طلبیدند و البته بعد از آنکه خبر آمد که تو را شهید کرده اند،
تهدید هم کردیم و بالاخره همراهانت آزاد شدند. ولی چه کنیم که دولت پاکستان
همکاری نمی کند؟!
ما را ببخش گروهبان که هنوز نمی
دانیم که همرزمانت را ما آزاد کردیم یا تروریست ها! در خاک پاکستان بودند
یا افغانستان؟ در مرز پاکستان و ایران بود یا افغانستان و پاکستان؟ چرا یک
مقام مسوول گفت: «سربازانمان الآن در اختیار ما هستند و ما به دنبال راهی
مطمئن برای بازگرداندن آنها می گردیم؟!» چرا بعد از آزادی آن چهار سرباز
عزیز، دو روز طول کشید تا آن راه مطمئن پیدا شد و آنها وارد ایران شدند؟
اگر جواب این سوال ها را می دانستیم، احتمالاً از سرنوشت تو هم با خبر می
شدیم. خودمانیم، همرزمانت را هم ما آزاد نکردیم، خودشان خوش شانس تر از تو
بودند!
ما را ببخش گروهبان! چرا که آن دقایقی تو
مشغول مردنت بودی، من در سفر نوروزی بودم و رییس جمهورمان برای رسیدگی به
معیشت محرومان، به کیش سفر کرده بود. و البته دستگاه دیپلماسی مان هم درگیر
پرونده مهمی به نام مذاکرات هسته ای بودند و قوای نظامی و انتظامی مان هم
درگیر ساماندهی سفرهای نوروزی. اصلاً خودمانیم برادر! نوروز وقت مناسبی
برای مردن نبود! مگر نشنیده ای که شاعر می گوید: نوبهار است، در آن کوش که
خوش دل باشی!
ما را ببخش گروهبان! چرا که بیش از
این فرصتی برای از تو نوشتم نداریم، مذاکرات هسته ای وارد مراحل حساسی شده و
دعوای روسیه و غرب بر سر اوکراین نیز شرایط را پیچیده تر کرده است. باید
به اخبار این موضوعات برسیم.
زیاده جسارت است!
پی نوشت: راستی
نگران همسر و فرزندت نباش! یحتمل رییس جمهور در همین سفر، خانه ای و مستمری
ای برای آن ها تأمین خواهد کرد تا بی دغدغه ی معیشت، زندگی کنند!
باید مراقب بود که منافع ملی کشور به خطر انداخته نشود در حالیکه امروز شاهدیم که خیلی از خط قرمزها شکسته شد که مهمترین آنها از دست دادن استقلال علمی کشور است