ایران سلام

باید فکری به حال اهلی کردن آدمها بکنیم. اهلی کردن یعنی ایجاد علاقه کردن و این تنها راه رسیدن به خداست ...

ایران سلام

باید فکری به حال اهلی کردن آدمها بکنیم. اهلی کردن یعنی ایجاد علاقه کردن و این تنها راه رسیدن به خداست ...

بررسی آراء هاشمی در قبال آشوبگران عاشورای 1360 و 1388 و رونمایی یک واقعیت


مروری بر مواضع هاشمی رفسنجانی در قبال فتنه ۸۸ و فتنه گران به ویژه حوادث دلخراش عاشورای 88 بیانگر حمایت وی از ایشان و یا سکوت او در مقابل اقدامات ضدانقلابی، ضدامنیتی و ضد دینی آشوبگران می باشد.

ساعت 19 و 30 دقیقه روز تاسوعای حسینی (15 آبان 1360) منافقین تبهکار 4 تن از پاسداران انقلاب و حافظین قرآن و اسلام را به شهادت رساندند.(1)
  هاشمی رفسنجانی: خون بر زمین ریخته ضد انقلاب نکبت و کثافت است
روزنامه اطلاعات-17 آبان 1360: "»خطبه های نماز جمعه این هفته تهران به امامت آیت الله هاشمی رفسنجانی در محل دانشگاه تهران برگزار شد . آیت الله هاشمی رفسنجانی در خطبه های نماز جمعه تهران اظهار داشت : منافقین قصد داشتند در روز عاشورا عملیاتی کنند تا نشان دهند رهرو راه امام حسین هستند و جمهوری اسلامی رهرو راه بنی امیه ، این جوانان فریب خورده باید بدانند با چه کسی مبارزه می کنند، با چه شخصیتی ؟ شما کی هستید ؟ طرف و هدفتان چیست؟ طرف شما امام هست، ما که کسی نیستیم ، ما به رهبری ایشان مبارزه می کنیم این ملت به رهبری امام و اهداف ایشان مبارزه می کنند و شما خودتان در خانه های تیمی دختران مردم را آلوده می کنید و خودتان آلوده اید.
وی خطاب به منافقین گفت : حال اگر دعوایی شد و کشته شدید شهید هستید؟! آیا کشته شدن شما اثر دارد و خون شما می جوشد؟ چرا این جور خودتان را تباه می کنید ؟ فکر نکنید خون شما می جوشد ، این خون نکبت است ، این خون اگر به زمین بریزد خونش کثافت است و ارزش ندارد شما حساب می کنید که خون می دهید خون برای چه در مقابل کی؟(2)«

عاشورای سال 88 بود که بزرگ ترین جرم فتنه گران صورت گرفت. این گروه بی شرمی خود را به حد اعلا رساندند و نشان دادند که هدفشان اعتراض سیاسی نیست بلکه هدف آن ها اعتقاداتی است که نظام جمهوری اسلامی بر اساس آن شکل گرفته است.فتنه گران با اغتشاش خود در عاشورای سال 88 و اقداماتی نظیر هلهله، سوت، کف زدن، رقص و ... در این روز نشان دادند که مرگ تفکراتشان نزدیک است زیرا در مبارزات سیاسی مرحله آخر قبل از فروپاشی اغتشاشات، همواره توهین و انجام اقدامات خلاف عرف است.

مروری بر مواضع هاشمی رفسنجانی(3) در قبال فتنه ۸۸ و فتنه گران به ویژه حوادث دلخراش عاشورای 88 بیانگر حمایت وی از ایشان و یا سکوت او در مقابل اقدامات ضدانقلابی، ضدامنیتی و ضد دینی آشوبگران می باشد. آقای هاشمی رفسنجانی که در انتخابات نهم ریاست جمهوری رقیب دکتر احمدی‌نژاد بود، از نگاه بسیاری نقش تعیین‌کننده‌ای در حوادث سال 88 نیز داشت، به طوری که اولین جلسه مشترک سران فتنه با حضور ایشان، سید‌حسن خمینی و موسوی و کروبی نیز ظهر روز شنبه 23 خرداد سال 88 در دفتر رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام برگزار شد. آنچه در مناظره‌های انتخابات ریاست‌جمهوری دهم اتفاق افتاد نیز سبب شد هاشمی رفسنجانی بیشتر روی صحنه بیاید و او در تاریخ 19 خرداد 88 نامه‌ای به رهبر معظم انقلاب نوشت تا مسیر انتخابات را عوض کند.

در این میان، «ماجرای فتنه 88 و فتنه گرانی چون موسوی با دانشگاه آزاد و استفاده ابزاری و امکاناتی از این دانشگاه و بده بستان های فتنه و دانشگاه آزاد بسیار پیج خورده است.
از آنجا که رئیس واقعی دانشگاه آزاد -هاشمی- دستور داده بود، تمام امکانات دانشگاه را در اختیار موسوی قرار دهند شواهد نشان از آن دارد وی برای دلجویی از موسوی هم کم نگذاشته است.
نمونه واضح و مبرهن آن دفاعیات هاشمی در دوران فتنه از افرادی چون موسوی و کروبی، {یادکردن از آشوبگران 88 به عنوان ''وفاداران به نظام جمهوری اسلامی و قانون اساسی''(4)، و مواضع وی از آلترناتیو نظام تا حذف ولایت‌فقیه!(5)} بود که سعی داشته تا آنها را در حالی که از نظام توسط مردم دفع شده اند همچنان در دایره حفظ کند.
اوج دفع و در واقع فتنه گری سران فتنه بی شک روز عاشورای سال 88 بود که حامیان موسوی اوج حرمت شکنی را در قبال دین نشان دادند اما شواهد نشان از دلجویی هاشمی از موسوی یک روز پس از عاشوراست.
دقیقا یک روز پس از حادثه عاشورا در 7 دی ماه 88 هاشمی برای دلجویی موسوی سند وقف دانشگاه آزاد را به امضا وی رساند.
در حالی که جامعه در غم هتک حرمت روز عاشورا و بغض نسبت به هتاکان بود هاشمی با این رفتار اوج سوءاستفاده گری خود را اثبات کرده است.

این سند به امضای اکبر هاشمی و جاسبی و حسن خمینی هم ردیف میرحسین موسوی نیز رسیده است.
سئوال اینجاست که در اوج فتنه گری میرحسین موسوی و نیز دعوای وی و اعلام این موضع از سوی وی که آشوبگران را خداجو نامید، چرا هاشمی از موسوی به این گونه حمایت کرده و اموال عموم رابه نام فتنه گر خلق خدا و به امضای وی وقف کرده است.

حمایت هاشمی از موسوی قبل از انتخابات با حضور خاندان وی در ستادهای موسوی و نماز جمعه 26 تیر(6) نمونه واضح آن است که هاشمی نقش دمیدن در آتش و خاکستر ها را بر عهده داشت و در این راه حتی برای دلگرمی موسوی سند وقف را به امضای وی می رساند.»(7)

شاید بتوان با نگاهی دیگر نیز به این مهم نگریست؛ نگاهی که سرخط آن به فاصله کمتر از دو هفته از آن حادثه جانسوز، در بیانات مهم امام خامنه‌ای در ۱۹ دیماه ۱۳۸۸ (8)تبیین گردید:

«در شرائط فتنه، کار دشوارتر است؛ تشخیص دشوارتر است. البته خدای متعال حجت را همیشه تمام میکند؛ هیچ وقت نمیگذارد مردم از خدای متعال طلبگار باشند و بگویند تو حجت را برای ما تمام نکردی، راهنما نفرستادی، ما از این جهت گمراه شدیم. در قرآن مکرر این معنا ذکر شده است. دست اشاره ی الهی همه جا قابل دیدن است؛ منتها چشم باز میخواهد. اگر چشم را باز نکردیم، هلال شب اول ماه را هم نخواهیم دید؛ اما هلال هست. باید چشم باز کنیم، باید نگاه کنیم، دقت کنیم، از همه ی امکاناتمان استفاده کنیم تا این حقیقت را که خدا در مقابل ما قرار داده است، ببینیم.
مهم این است که انسان این مجاهدت را بکند. این مجاهدت به نفع خود انسان است؛ خدای متعال هم در این مجاهدت به او کمک میکند.

ببینید در جنگ صفین، امیرالمؤمنین در مقابل کفار که قرار نداشت؛ جبهه‌‌‌‌ی مقابل امیرالمؤمنین جبهه‌‌‌‌‌ای بودند که نماز هم میخواندند، قرآن هم میخواندند، ظواهر در آنها محفوظ بود؛ خیلی سخت بود. کی باید اینجا روشنگری کند و حقائق را به مردم نشان دهد؟ بعضی ها حقیقتاً متزلزل میشدند. تاریخ جنگ صفین را که انسان میخواند، دلش میلرزد. در این صف عظیمی که امیرالمؤمنین به عنوان لشکریان راه انداخته بود و تا آن منطقه ی حساس - در شامات - در مقابل معاویه قرار گرفته بود، تزلزل اتفاق میافتاد؛ بارها این اتفاق افتاد؛ چند ماه هم قضایا طول کشید. یک وقت خبر میآوردند که در فلان جبهه، یک نفری شبهه ای برایش پیدا شده است؛ شروع کرده است به اینکه آقا ما چرا داریم میجنگیم؟ چه فایده دارد؟ چه، چه. اینجا اصحاب امیرالمؤمنین - یعنی در واقع اصحاب خاص و خالصی که از اول اسلام با امیرالمؤمنین همراه بودند و از امیرالمؤمنین جدا نشدند - جلو میافتادند؛ از جمله جناب عمار یاسر (سلام اللَّه علیه) که مهمترین کار را ایشان میکرد. یکی از دفعات عمار یاسر - ظاهراً عمار بود - استدلال کرد. ببینید چه استدلالهائی است که انسان میتواند همیشه اینها را به عنوان استدلالهای زنده در دست داشته باشد. ایشان دید یک عده‌‌‌‌ای دچار شبهه شده‌‌‌‌اند؛ خودش را رساند آنجا، سخنرانی کرد. یکی از حرفهای او در این سخنرانی این بود که گفت: این پرچمی که شما در جبهه‌‌‌‌ی مقابل میبینید، این پرچم را من در روز احد و بدر در مقابل رسول خدا دیدم - پرچم بنی امیه - زیر این پرچم، همان کسانی آن روز ایستاده بودند که امروز هم ایستاده اند؛ معاویه و عمروعاص. در جنگ احد، هم معاویه، هم عمروعاص و دیگر سران بنی امیه در مقابل پیغمبر قرار داشتند؛ پرچم هم پرچم بنیامیه بود. گفت: اینهائی که شما می بینید در زیر این پرچم، آن طرف ایستاده‌‌‌‌اند، همینها زیر همین پرچم در مقابل پیغمبر ایستاده بودند و من این را به چشم خودم دیدم. این طرفی که امیرالمؤمنین هست، همین پرچمی که امروز امیرالمؤمنین دارد - یعنی پرچم بنیهاشم - آن روز هم در جنگ بدر و احد بود و همین کسانی که امروز زیرش ایستاده‌‌‌‌‌اند، یعنی علیبن‌‌‌ابیطالب و یارانش، آن روز هم زیر همین پرچم ایستاده بودند. از این علامت بهتر؟ ببینید چه علامت خوبی است. پرچم، همان پرچم جنگ احد است؛ آدمها همان آدمهایند، در یک جبهه. پرچم، همان پرچم جنگ احد است؛ آدمها همان آدمهایند در جبهه‌‌‌‌‌ی دیگر، در جبهه‌‌‌‌‌ی مقابل. فرقش این است که آن روز آنها ادعا میکردند و معترف بودند و افتخار میکردند که کافرند، امروز همانها زیر آن پرچم ادعا میکنند که مسلمند و طرفدار قرآن و پیغمبرند؛ اما آدمها همان آدمهایند، پرچم هم همان پرچم است. خوب، اینها بصیرت است. اینقدر که ما عرض میکنیم بصیرت بصیرت، یعنی این.

از اول انقلاب و در طول سالهای متمادی، کیها زیر پرچم مبارزه‌‌‌ی با امام و انقلاب ایستادند؟ آمریکا در زیر آن پرچم قرار داشت، انگلیس در زیر آن پرچم قرار داشت، مستکبرین در زیر آن پرچم قرار داشتند، مرتجعین وابسته‌‌ی به نظام استکبار و سلطه، همه در زیر آن پرچم مجتمع بودند؛ الان هم همین جور است. الان هم شما نگاه کنید از قبل از انتخابات سال ۸۸، در این هفت هشت ماه تا امروز آمریکا کجا ایستاده است؟ انگلیس کجا ایستاده است؟ خبرگزاریهای صهیونیستی کجا ایستاده اند؟ در داخل، جناحهای ضد دین، از توده‌‌‌‌ای بگیر تا سلطنت‌‌‌‌‌طلب، تا بقیه‌‌‌‌ی اقسام و انواع بی دین‌‌‌‌ها کجا ایستاده‌‌‌اند؟ یعنی همان کسانی که از اول انقلاب با انقلاب و با امام دشمنی کردند، سنگ زدند، گلوله خالی کردند، تروریسم راه انداختند. سه روز از پیروزی انقلاب در بیست و دوی بهمن گذشته بود، همین آدمها با همین اسمها آمدند جلوی اقامتگاه امام در خیابان ایران، بنا کردند شعار دادن؛ همانها الان می آیند توی خیابان، علیه نظام و علیه انقلاب شعار میدهند! چیزی عوض نشده. اسمشان چپ بود، پشت سرشان آمریکا بود؛ اسمشان سوسیالیست بود، لیبرال بود، آزادی طلب بود، پشت سرشان همه‌‌ی دستگاه‌‌‌های ارتجاع و استکبار و استبداد کوچک و بزرگ دنیا صف کشیده بودند! امروز هم همین است. اینها علامت است، اینها شاخص است؛ و مهم این است که ملت این شاخصها را میفهمد؛ این چیزی است که انسان اگر صدها بار شکر خدا را بکند، حقش را به جا نیاورده است؛ سجده‌‌‌‌ی شکر کنیم.»

یک نکته را هم به جوانان عزیز انقلابی، به فرزندان عزیز انقلابی خودم، به فرزندان بسیجی - از زن و مرد - عرض بکنم: جوانان از اطراف و اکناف کشور، از آنچه که تهتّک بیگانگان از ایمان دینی به گوششان میخورد یا با چشمشان میبینند، عصبانی هستند؛ وقتی می بینند روز عاشورا چگونه یک عده‌‌‌‌ای حرمت عاشورا را هتک میکنند، حرمت امام حسین را هتک میکنند، حرمت عزاداران حسینی را هتک میکنند، دلهاشان به درد میآید، سینه‌‌‌‌‌هاشان پر میشود از خشم؛ البته خوب، طبیعی هم هست، حق هم دارند؛ ولی میخواهم عرض بکنم جوانهای عزیز مراقب باشند، مواظب باشند که هرگونه کار بی رویه‌‌‌ای، کمک به دشمن است. اینجا جوانها تلفن میکنند - میفهمم من، میخوانم، غالباً تلفنها و نامه ها را خلاصه میکنند، هر روز می آورند، من نگاه میکنم - می بینم همین طور جوانها گله‌‌‌‌‌مند، ناراحت و عصبانی؛ گاهی هم از بنده گله میکنند که چرا فلانی صبر میکند؟ چرا فلانی ملاحظه میکند؟ من عرض میکنم؛ در شرائطی که دشمن با همه‌‌‌ی وجود، با همه‌‌‌‌ی امکاناتِ خود درصدد طراحی یک فتنه است و میخواهد یک بازی خطرناکی را شروع کند، باید مراقبت کرد او را در آن بازی کمک نکرد. خیلی باید با احتیاط و تدبیر و در وقت خودش با قاطعیت وارد شد. دستگاه‌‌‌‌های مسئولی وجود دارند، قانون وجود دارد؛ بر طبق قانون، بدون هیچگونه تخطی از قانون، بایستی مُرّ قانون به صورت قاطع انجام بگیرد؛ اما ورود افرادی که شأن قانونی و سمت قانونی و وظیفه ی قانونی و مسئولیت قانونی ندارند، قضایا را خراب میکند. خدای متعال به ما دستور داده است: «و لایجرمنّکم شنئان قوم علی ان لاتعدلوا اعدلوا هو اقرب للتّقوی».(۱) بله، یک عده‌‌‌‌ای دشمنی میکنند، یک عده‌‌‌‌ای خباثت به خرج میدهند، یک عده ای از خباثت‌‌‌کنندگان پشتیبانی میکنند - اینها هست - اما باید مراقب بود. اگر بدون دقت، بدون حزم، انسان وارد برخی از قضایا بشود، بیگناهانی که از آنها بیزار هم هستند، لگدمال میشوند؛ این نباید اتفاق بیفتد. من برحذر میدارم جوانهای عزیز را، فرزندان عزیز انقلابىِ خودم را از اینکه یک حرکتی را خودسرانه انجام بدهند؛ نه، همه چیز بر روال قانون.

مسئولین کشور بحمداللَّه چشمشان هم باز است، میبینند؛ میبینند مردم در چه جهتی دارند حرکت میکنند. حجت بر همه تمام شده است. حرکت عظیم روز چهارشنبه ی نهم دی ماه حجت را بر همه تمام کرد. مسئولین قوه‌‌‌‌‌ی مجریه، مسئولین قوه‌‌‌ی مقننه، مسئولین قوه‌‌‌‌ی قضائیه، دستگاه‌‌‌های گوناگون، همه میدانند که مردم در صحنه‌‌‌اند و چه میخواهند. دستگاه‌‌‌‌‌‌ها باید وظائفشان را انجام بدهند؛ هم وظائفشان در مقابل آدم مفسد و اغتشاشگر و ضدانقلاب و ضدامنیت و اینها، هم وظائفشان در زمینه‌‌‌ی اداره‌‌‌‌‌‌ی کشور.

پس از مدت‌ها مبارزه با بیماری «مرتضی پاشایی» درگذشت


پس از مدت‌ها مبارزه با بیماری
«مرتضی پاشایی» درگذشت تشییع یکشنبه از مقابل تالار وحدت

«مرتضی پاشایی» خواننده جوان موسیقی پاپ کشورمان پس از مدت‌ها مبارزه با بیماری سرطان صبح امروز جمعه 23 آبان درگذشت.

http://dl.bia2music322.com/Music/1393/08/22/Banner/2.jpg

به گزارش خبرنگار موسیقی فارس، مرتضی پاشایی مدت‌ها با بیماری سرطان دست و پنجه نرم می‌کرد که با تشدید بیماری از روز جمعه 16 آبان ماه در بخش ICU بیمارستان بهمن بستری شده بود، ساعاتی قبل در گذشت.

مرتضی پاشایی (متولد 1363/5/20) خواننده، نوازنده، آهنگساز پاپ فارسی است. او دانشجوی رشته گرافیک بوده و از کودکی به موسیقی علاقه داشته است. موسیقی را از سن چهارده سالگی با نواختن گیتار آغاز کرد.

پاشایی اخیرا با وجود بیماری ترانه «نگران منی» را برای برنامه ماه عسل به تهیه‌کنندگی و اجرای احسان علیخانی اجرا کرده بود که بسیار مورد توجه مردم قرار گرفت.

به گزارش خبرنگار فارس، پاشایی در طی روزهای گذشته روند بهبود را طی می‌کرد و حتی به بخش منتقل شده بود اما به یکباره حال وی وخیم شد و حدود ساعت 10:30 امروز (جمعه 23 آبان) در بیمارستان بهمن درگذشت و هم‌اکنون نیز پیکر وی به سردخانه منتقل شده است و مسولان این بیمارستان از هواداران این خواننده جوان درخواست کرده‌اند تا در مقابل بیمارستان بهمن تجمع نکنند.

 در این بین مادر پاشایی نیز ضمن گلایه از برخی چهره*ها از انتشار عکسی که در روزهای گذشته روی صفحه شخصی یکی از خواننده*ها منتشر شد گفت: «برای برخی از این دوستان واقعا متاسفم که فقط برای خودنمایی آن عکس را منتشر کردند. هرگز نمی*توانم ببخشم کسی را که در این شرایط عکس پسرم را در آن حالت بد و روی تخت آی سی یو منتشر کرده است.»

 آلبوم‌های «گل بیتا»، «یکی هست» و «اسمش عشقه» از او انتشار یافته است.

براساس این گزارش، مراسم تشییع پیکر «مرتضی پاشایی» صبح روز یکشنبه 25 آبان ماه از مقابل تالار وحدت به سمت قطعه هنرمندان برگزار خواهد شد.

 ضمن تسلیت به خانواده پاشایی و دوستداران این خواننده و البته جامعه موسیقی کشور، ازدرگاه خداوند منان برای این هنرمند که خاطرات زیبایی را در ذهن خیلی*ها با صدایش به ارمغان آورد، آرزوی آرامش و آمرزش دارد.


آهنگ تو رفتی از مرتضی پاشایی

جزییات تکان دهنده از سوابق مدیریتی گزینه پیشنهادی دولت برای وزارت علوم

از اقدامات دیگر ایشان تحریک در به تعطیلی کشاندن کلاس های درس به دنبال انتصاب آیت‌الله عمید زنجانی به ریاست دانشگاه تهران در سال 84 می‌باشد که این امر نه تنها برخلاف اصول سیاسی بلکه برخلاف اصول آکادمیک نیز تلقی می‌شود. نظیر این اتفاقات پس از فتنه ۸۸ نیز به نحوی دیگر در دانشگاه تکرار شد که نتیجه ای جز به تعطیلی کشاندن کلاس های درسی و فراهم آمدن زمینه های التهاب در فضای عمومی در پی نداشت.

به گزارش «پایگاه خبری تحلیلی رئیس جمهور ما» به نقل از رجانیوز، معرفی «محمود نیلی احمدآبادی» به عنوان گزینه دولت به مجلس برای تصدی وزارت علوم، بار دیگر حرف منتقدان دولت را تایید کرد: «وزارت علوم دولت یازدهم سهمیه اصلاح طلبان تندروست»

 از همان روزهای نخست تشکیل کابینه دولت اعتدال، انتخاب وزیر علوم به چالشی جدی بین دولت و مجلس تبدیل شد چرا که رییس جمهور در عمل نشان داد اصرار بر مدیریت این وزارتخانه حساس توسط افراطیون دوم خردادی دارد. لذا برای نخستین بار جعفر میلی منفرد از عناصر تندرو و بازداشتی فتنه 88 برای تصدی این تصدی وزارتخانه به مجلس معرفی شد، هر چند وی نتوانست رای اعتماد نمایندگان را کسب کند اما بلافاصله روحانی با منصوب کردن جعفر توفیقی از دیگر تندروهای دوم خردادی به عنوان سرپرست وزارت علوم، نشان داد که قرار است مدیریت این وزارتخانه در دست عناصر بدسابقه سیاسی باقی بماند.

هر چند روحانی با آگاهی از عدم امکان رای آوردن توفیقی، در نهایت فرجی دانا را به مجلس برای تصدی وزارت علوم معرفی کرد اما اقدامات افراط گونه فرجی دانا در کمتر از یک سال حضورش در این وزارتخانه نشان داد اعتماد مجلس به وی یک اشتباه استراتژیک بوده و به همین علت در مرداد سال جاری، نمایندگان با استیضاح وی، اشتباه خود در اعتماد به وزیر سابق علوم را جبران کردند.

در هر حال پس از آنکه این وزارتخانه حساس با گذشت دو ماه با سرپرستی محمد علی نجفی اداره شد، در نهایت رییس جمهور از یک گزینه تندروی دیگر برای تصدی این وزارتخانه رونمایی کرد و با معرفی محمود نیلی احمد آبادی به مجلس، نشان داد نه تنها سر تعامل سازنده با قوه مقننه را ندارد بلکه اصرار دارد تقابل با مجلس را در این حیطه ادامه دهد.

در همین حال بعد از بسیج دانشجویی دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران که طی روزهای گذشته با صدور بیانیه ای از لجبازی های دولت با مجلس در این باره به شدت انتقاد کرد، این بار دانشجویان بسیج دانشجویی دانشکده فنی دانشگاه تهران که سالها از نزدیک مدیریت نیلی بر این دانشکده را احساس کرده اند، با صدور بیانیه ای نکات قابل توجهی درباره مدیریت نیلی بر دانشکده فنی دانشگاه تهران مطرح کرده اند که نظر به اهمیت آن، متن کامل آن را از نظر می گذرانید:

 

 

بسمه تعالی

 

دانشگاه و آموزش عالی کشور که می‌باید رکن اقتصاد دانش‌بنیان و پایه قطع وابستگی کشور به اجانب و نیز فراهم‌ساز زمینه‌های ارتقای مادی و معنوی و تحقق حیات طیبه و جامعه آرمانی توحیدی باشد، در صورتیکه بخواهد بازیچه امیال سیاسی و خواست‌های قدرت‌طلبانه حزبی و گروهی قرار گیرد، نه تنها از دستیابی به اهداف مذکور بازخواهد ماند، که موجب انحطاط نسل جوان دانشجو و نیز اتلاف سرمایه‌های ملی و عقب ماندگی کشور و نومیدی و سرخوردگی نخبگان از آینده خواهد بود.

از سوی دیگر دانشگاه شایسته تمدن اسلامی و نقش‌آفرین در نظام اسلامی، نمی‌تواند براساس رویه‌های سکولار موجود در غرب اداره شده و توسعه یابد؛ متأسفانه رویکرد دولت محترم در حوزه آموزش عالی کشور از ابتدای روی کار آمدن آن، تمرکز بر مسائل سیاسی و جناحی و حزبی به جای توجه به مسائل اصلی چون ارتقای علمی و طرح مسائلی جنجالی و موهوم چون بورسیه‌ها برای انحراف افکار عمومی نسبت به واقعیت‌ها بوده است؛ از سوی دیگر به نظر می‌رسد رویکرد دولت محترم در باب افق دانشگاه نیز، در قضاوتی خوش بینانه دستیابی به یک دانشگاه غربی است که تناسبی با افق تمدن اسلامی ندارد؛ گرچه ریاست محترم جمهور در سخنان خود بارها بر مقوله پیوند میان دانشگاه و مشکلات واقعی جامعه تأکید کرده‌اند، ولی مروری بر گزینه‌های معرفی‌شده از سوی ایشان نشان می‌دهد که این افراد علاوه بر حاشیه‌های سیاسی، چنین نگاهی را نیز نسبت به مقوله دانشگاه ندارند.

با توجه به حساسیت شرایط پیش رو و نیز فضای حاکم بر رابطه میان دولت و مجلس، نکاتی را به آگاهی افکار عمومی می‌رسانیم:

1- متاسفانه نظام آموزش عالی در سال‌های گذشته با وضعیت نابسامانی مواجه بوده است. این نابسامانی نه منحصر به یک دولت، بلکه در تمام دولت‌ها به نحوی وجود داشته و تصمیم‌گیری‌های نامنسجم و غیرمنطقی و عدم التزام عملی به راهبردهای مشخص شده برای آموزش عالی و فقدان برنامه، جهت محقق کردن اهداف کلان این نهاد راهبردی در نظام جمهوری اسلامی، باعث شده است که آموزش عالی با بحران هویت و فقدان غایت مشخص مواجه شود.

رویکرد بسیج دانشجویی در سال‌های گذشته و به طور مشخص در دوران دولت پیشین، رویکردی نقادانه بوده است؛ شاهد این مدعا بیانیه‌هایی است که در مواجهه با رویکردها و اقدامات انجام شده در دولت پیشین انتشار یافته که از جمله آن می‌توان انتقاد نسبت به تحریم پایگاه علمی Elsevier، نحوه رتبه بندی و ارتقای علمی اعضای هیئت علمی، پذیرش دانشجوی پولی، افزایش غیرمنطقی و ناگهانی ظرفیت‌های تحصیلات‌ تکمیلی، نوع نگاه به مقوله اسلامی کردن دانشگاه‌ها در دوره وزارت علوم دولت دهم و به طور خاص عدم شفافیت و ضابطه‌مندی در پذیرش بورسیه‌های هیئت علمی را برشمرد؛ این در حالی است که در آن دوره، کمتر جریان و دسته‌ای حاضر به اتخاذ موضعی منصفانه و درون‌گفتمانی در نقد رویکردهای ناصواب گذشته بود.

2- امروز پس از گذشت حدود یک سال و نیم از به روی کار آمدن دولت جدید و با مشاهده نابسامانی‌های جدی در یکی از راهبردی ترین دستگاه‌های کشور، بسیج دانشجویی بر خلاف مشی گذشته خود در طول این مدت، در برهه فعلی سکوت را جایز نمی شمرد و از طرفی به واسطه ضعف تحلیلی که در فضای عمومی و دانشگاه و در میان نمایندگان مجلس و مسئولین دولتی نسبت به مسئله آموزش عالی وجود دارد، لازم می‌داند که با نگاهی عمیق تر و به دور از جنجال های رسانه ای و سیاسی به مسئله آموزش عالی بپردازد که ان‌شاءالله در آینده ای نزدیک اقدام به انتشار بیانیه ای تحلیلی پیرامون این بحث خواهد کرد.

اما در برهه فعلی و با لحاظ نکات فوق، لازم است که در بررسی صلاحیت وزیر پیشنهادی علوم نکاتی مد نظر قرار گیرد:

الف) رویکردهای فرهنگی: عدم پایبندی حداقلی برخی مدیران به تقیدات دینی و حفظ شئونات اسلامی، افسار گسیختگی فضای فرهنگی دانشگاه، سکان‌داری آموزش عالی در نظام جمهوری اسلامی شایسته کسی است که به دانشگاه اسلامی به معنای واقعی کلمه معتقد باشد؛ اشتباهات گذشته در مسیر اسلامی کردن دانشگاه‌ها نباید موجب آن شود که به اصل موضوع دانشگاه اسلامی خدشه وارد گردد؛ متأسفانه مرور سوابق جناب آقای دکتر نیلی نشان می‌دهد که ایشان به معنای واقعی کلمه اعتقادی به دانشگاه اسلامی ندارند و شاهد این مدعا کارنامه عملکردی ایشان در دوران ریاست بر پردیس دانشکده‌های فنی دانشگاه تهران است که در ادامه به برخی از آنها اشاره می‌شود:

- ایشان در طول دوران ریاست خود بر پردیس دانشکده‌های فنی دانشگاه تهران، التزامی به نصب مدیرانی با پایبندی ظاهری و حداقلی به شئونات اسلامی نداشتند که جزئیات مصداقی از این مسئله قابل ارائه است اما در این مقال نمی‌گنجد اما لازم به ذکر است که متأسفانه دکتر نیلی در برابر اعتراضات دانشجویان مذهبی و انقلابی دانشکده فنی نسبت به اقدامات یکی از مدیرانشان هیچگونه واکنش نشان نداده و حتی اظهار تأسفی نیز ننمودند.

- متأسفانه وضعیت ظاهری دانشکده فنی در دوران مدیریت ایشان به گونه‌ای بود که کمتر تلاشی برای حفظ شئونات اسلامی و آکادمیک صورت می گرفت و با کمال تأسف جشن‌هایی چون جشن های مناسبتی، به محفلی برای روابط خارج از عرف دختر و پسر تبدیل می‌شد. بر این نکته باید صدور مجوز برای برگزاری اردوهای مختلط بدون ضابطه و حمایت مالی از این اردوها را نیز افزود.

ب) رویکردهای سیاسی: قربانی شدن فضای آکادمیک در برهه های خاص، زمینه چینی جهت تشویش و تشنج در فضای عمومی، تبعیض میان تشکل های دانشجویی

- از اقدامات دیگر ایشان تحریک در به تعطیلی کشاندن کلاس های درس به دنبال انتصاب آیت‌الله عمید زنجانی به ریاست دانشگاه تهران در سال 84 می‌باشد که این امر نه تنها برخلاف اصول سیاسی بلکه برخلاف اصول آکادمیک نیز تلقی می‌شود. نظیر این اتفاقات پس از فتنه 88 نیز به نحوی دیگر در دانشگاه تکرار شد که نتیجه ای جز به تعطیلی کشاندن کلاس های درسی و فراهم آمدن زمینه های التهاب در فضای عمومی در پی نداشت.

- امضای نامه موسوم به 88 نفر از اساتید دانشکده فنی خطاب به مقام معظم رهبری و اهتمام به جمع آوری امضا از اساتید دانشکده از دیگر اقدامات ایشان است؛ انتشار این نامه در آن زمان جز مهیا کردن خوراک رسانه های بیگانه، نتیجه ای را در پی نداشته است و جای این سوال باقی است که چرا باید در آن فضای غبار آلود امضای چنین نامه ای توسط افرادی چون آقای دکتر نیلی پیگیری شود؟

- رویه ایشان در مدیریت، اعمال تبعیض و بغض نسبت به تشکل‌های انقلابی بوده است به گونه‌ای که از در اختیار گذاشتن حداقل‌های لازم فعالیت به تشکل‌های همسو با مواضع انقلاب و رهبری به شدت امتناع کرده و در مقابل از هیچ اقدامی برای تقویت تشکل‌هایی که متأسفانه مواضعی همسو با دشمنان کشور نیز داشتند، فروگذار نمی‌کردند. این مسأله حتی نسبت به نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشکده فنی نیز نمود داشت.

جزئیات بیشتری نیز از سوابق آقای دکتر نیلی با توجه به برخوردهای دانشجویان در طی سال های حضور ایشان در دانشکده فنی موجود و قابل ارائه است که از حوصله این متن خارج است.

با توجه به جمیع موارد فوق به نظر می‌رسد دولت محترم به جای اصلاح رویه پیشین خود، در معرفی گزینه جدید همچنان بر روند نادرست گذشته پافشاری کرده و نیز با طرح مسائلی موهوم و بی‌پایه چون بورسیه‌ها و عدم بیان روشن و دقیق واقعیت مسأله، به گونه‌ای فضاسازی می‌کند که گویی دلیل استیضاح وزیر علوم جلوگیری از بورسیه‌ها بوده است.

امید است که نمایندگان محترم مجلس شورای اسلامی با لحاظ نکات فوق، نسبت به رای اعتماد و یا عدم اعتماد خود به وزیر پیشنهادی علوم تصمیم بگیرند و فارغ از جنجال‌های رسانه‌ای و سیاسی وظیفه تاریخی خود را به انجام رسانند.»

 


جزییات بیشتر از عملکرد منفی و پرحاشیه نیلی در دانشگاه تهران

در همین راستا باره سید محسن میرحاجی مسئول بسیج دانشجویی دانشگاه تهران نیز با اشاره به مطرح شدن محمود نیلی احمدآبادی به عنوان گزینه پیشنهادی وزارت علوم، نکات تکان دهنده و مهمی از عملکرد وی در دانشگاه تهران بیان کرد. وی به تسنیم گفت: ما از دولت آقای روحانی انتظار داشتیم بیش از این سکان وزارت علوم که مهمترین وزارتخانه کشور است را معطل نگذارد و با یک نگاه منطقی و دلسوزانه گزینه‌ای را برای تصدی‌ وزارت علوم انتخاب کند که در عین حال هم واجد ویژگی‌های علمی و هم توان مدیریتی باشد.
وی افزود: فردی که مسئولیت وزارت علوم را برعهده می‌گیرد، باید از صلاحیت فکری و فرهنگی نیز برخوردار بوده و شخصیت مستقلی داشته باشد، اما متاسفانه به نظر می‌رسد دولت، سخن یکی از معاونان رئیس جمهور را که اعلام کرده بود با هر گزینه‌ای مخالفت کنید، گزینه بعدی فرق چندانی نخواهد داشت، جامه عمل پوشانده و در این زمینه صادق است و گزینه‌های نزدیک به یک طیف سیاسی را برای وزارت علوم معرفی می‌کند.
میرحاجی درباره سوابق اجرایی و مدیریت وزیر علوم پیشنهادی دولت یادآور شد: مهمترین مسئولیت نیلی ریاست دانشکده فنی دانشگاه تهران و سرپرستی دانشگاه تهران طی چند ماه اخیر بوده است، بنابراین وی سابقه اجرایی روشن و کارنامه مشخصی برای تصدی این وزارتخانه ندارد. این برای جامعه دانشگاهی خوب نیست که با وجود این همه شخصیت‌های علمی و توانمند، گزینه‌ای با سوابق حداقلی به عنوان گزینه وزارت علوم معرفی می‌شود.
مسئول بسیج دانشجویی دانشگاه تهران با بیان اینکه علاوه بر سابقه حداقلی در مناصب اجرایی، نیلی احمد آبادی هرگز در کارگروه‌های کلان و بنیادین مربوط به حوزه‌های علمی فعالیت نداشته‌است، گفت: این شخص در هیچ کارگروهی که مسائل علمی کشور را سیاستگذاری می‌کردند حضور نداشته و با این مسائل آشنا نبوده است.
در زمان ریاست نیلی در دانشکده فنی اتفاقات تلخی رخ داد
میرحاجی با اشاره به اینکه کارنامه نیلی احمد‌آبادی در ریاست دانشکده فنی تهران نتایجی را در بر دارد که بر اساس آن نمی‌توان به عنوان وزیر علوم به او اعتماد کرد، اضافه کرد: در زمان ریاست وی بر دانشکده فنی تهران مسائلی رخ داد که غالبا اتفاقات تلخی بود و در تاریخ این دانشکده ثبت شد.
وی با اشاره به شخصیت اجرایی نیلی احمد‌آبادی و همکاران وی در دانشکده فنی دانشگاه تهران گفت: یکی از معاونان وی از مدافعان سرسخت سروش بود و برخی از مدیران منتصب به وی اهل اباحه‌گری بودند، نه تنها خود وی اهل مراعات مسائل شرعی نبود بلکه تصدی امور در دانشکده فنی در آن زمان به دست کسانی افتاد که به حداقل‌های شرعیات پایبند نبودند.
مسئول بسیج دانشجویی دانشگاه تهران افزود: در دوران ریاست وی و معاونانش جریان مومن دانشگاه در زمینه سیاست‌گذاری تحت فشار بودند و در عین حال وی و معاونانش با مجموعه‌های ناهمسو با اهداف نظام به شکل عیان و گاه پنهان همسو بوده و از آنها حمایت‌های جدی سخت‌افزاری و نرم‌افزاری می‌کردند.
میرحاجی در همین زمینه تصریح کرد: نحوه مواجه نیلی با تشکل‌های مختلف دانشجویی در آن دوران به روشنی بیانگر عملکرد وی است.
وی با اشاره به نگاه‌های فرهنگی وزیر پیشنهادی علوم و فعالیت‌های صورت گرفته در دانشکده فنی در این خصوص تصریح کرد: در دوره مدیریتی نیلی در دانشکده فنی اردوهای مختلطی برگزار شد که یکی از آنها اردوی مختلط ترکیه بود که تبعات آن تا مدت‌ها بر پردیس دانشگاه تهران حاکم بود. بی‌توجهی به مسائل فرهنگی و مسائلی از جمله حجاب، در این دوران به شکلی بود که اگر پیش از این دوران حداقل توجهاتی به آنها می‌شد در این دوران این حوزه‌ها به راحتی آزاد شد و اردوهای هنجارشکن و ناراحت کننده در دانشکده فنی برگزار می‌شد.
مسئول بسیج دانشجویی دانشگاه تهران با اشاره به نحوه مدیریت دانشگاه تهران در مدت سرپرستی نیلی احمد‌آبادی گفت: نیلی احمد‌آبادی برای اداره دانشگاه تهران از خط دهی شورای 4 نفره‌ای پشتیبانی فکری می‌شود که هر 4 عضو این شورا از اساتید تندرو رادیکال دانشگاه تهران بوده و از همفکری آنها بهره می‌گیرد.
افرادی که در دانشگاه تهران بر سر کار آمده‌اند به یک طیف خاص سیاسی وابسته‌اند
میرحاجی با بیان اینکه انتصابات دانشگاه تهران در این دوران نیز خود مسئله دیگری است، گفت: افرادی که اخیرا در دانشگاه تهران بر سر کار آمده‌اند اغلب به یک طیف خاص سیاسی وابسته‌اند و از نظر توانمندی اجرایی اغلب ضعیف و بی‌کارنامه‌اند. طبیعتا فردی که خود دارای سوابق و توانمندی‌های لازم برای اداره مرکزی نباشد، از نیروهایی استفاده می‌کند که مانند خود او ضعیفند و متاسفانه شاهدیم که چنین فردی برای تصدی وزارتخانه‌ای مانند علوم انتخاب می‌شود.
وی در ادامه با اشاره به اینکه طی این مدت به دلیل نگاه سیاسی تند سرپرست دانشگاه تهران اتفاقاتی با نظر و تصمیم وی در دانشگاه تهران رخ داده است که می‌تواند طلیعه اتفاقات بزرگتری باشد، گفت: این اتفاقات در دانشگاه ایجاد تنش کرده و فضای دانشگاه را از مسائل علمی دور می‌کند.
مسئول بسیج دانشجویی دانشگاه تهران با اشاره به نمونه‌هایی در این خصوص گفت: یکی از مسائلی که حاشیه‌ساز شد و البته با اصرار دلسوزان و خیرخواهان لغو شد، اما نظر دکتر نیلی همچنان به برگزاری این برنامه بود، مراسمی بود که قرار بود با حضور افراد موثر در فتنه 88 مانند حجاریان، معین‌فر و لطف‌الله میثمی در دانشکده فنی برگزار شود که امر کم سابقه‌ای در دانشگاه تهران به شمار می‌رفت و بنا نبود دانشگاه‌ها جولانگاه جریان تندرو قرار گیرند و تنش در آنها وجود داشته باشد. این در حالی بود که دکتر نیلی نشان داد که نه تنها خود مخالفتی با این اقدامات ندارد بلکه بر آنها صحه می‌گذارد.
میرحاجی افزود: همچنین طی مدت سرپرستی نیلی به یکی از تشکل‌های دانشجویی مجوز برنامه‌ای داده شد که بعضا مجرمین امنیتی فتنه 88 و برخی از عناصر معارض و مسئله‌ساز نظام نظیر نوری‌زاد و محمدرضا خاتمی در مراسم افطاری حضور یافتند، علاوه بر آن مجوز برگزاری مراسم افطاری به یکی از احزاب سیاسی در دانشگاه تهران داده شد که افراد پرحاشیه در آن حضور یافتند.
وی با اشاره به وضعیت امروز دانشگاه تهران گفت: پس از سرپرستی نیلی احمد‌آبادی در دانشگاه تهران افرادی در سطح دانشگاه‌ ظهور و بروز و فرصت سخنرانی پیدا کردند که بعضا از مجرمین امنیتی فتنه و عناصر معارضی هستند و فضای دانشگاه‌ها را به یک تریبون یک طرفه افراد مخالف نظام تبدیل می‌کنند. افرادی که حضور آنها در مراسم‌های سخنرانی و تبلیغات برنامه‌هایشان در سطح دانشگاه‌ دیده می‌شود.

مسئول بسیج دانشجویی دانشگاه تهران گفت: قطعا تریبون دادن یک طرفه نمی‌تواند ناشی از چیزی جز نگاه مسئله‌دار سیاسی خود رئیس دانشگاه باشد.
میرحاجی افزود:کسی که در دوران کوتاه مدت سرپرستی خود بستر و زمینه چنین مسائلی را ایجاد کرده است، حتما در مسئولیت بزرگتری هم که همان وزارت علوم است نمی‌تواند روند خود را اصلاح کند و این روند ادامه خواهد داشت.
وی با اشاره به اتفاقات فتنه 88 در دانشگاه تهران و نقش نیلی احمدآبادی در این زمینه گفت: وی در ایام فتنه 88 رئیس دانشکده فنی بود و در زمانی که اتفاقات کوی دانشگاه رخ داد، این مسئولیت را برعهده داشت، در شرایطی که دانشگاه به فضای آرام نیاز داشت نیلی یک سویه امتحانات دانشکده فنی دانشگاه تهران را تعطیل کرد و این مسئله منجر شد تا امتحانات دانشکده‌های دیگر دانشگاه تهران نیز تحت تاثیر این اقدام برگزار نشود و ثمره‌ای جز التهابات و تنش برای دانشگاه و سردرگمی دانشجویان برای امتحانات نداشت.
مسئول بسیج دانشجویی دانشگاه تهران تاکید کرد: این نشان می‌دهد که وی در آن دوران نه تنها به دنبال آرام کردن دانشگاه نبود، بلکه آب به آسیاب دشمن می‌ریخت و به دور از تدبیر و برخورد عقلانی مدیریت فضا را شعله‌ورتر می‌کرد.
نامه معروف به 88 و ایمیل همه با هم نیلی برای فشار به ارکان نظام
میرحاجی به اقدامات نیلی احمد‌آبادی پس از وقایع فتنه 88 نیز گفت: نیلی جزو امضاء کنندگان نامه معروف به 88 است و در آن دوران با کمک دوستانش در دانشکده فنی ایمیلی با عنوان "همه با هم" ایجاد کرد و هر کجا لازم بود به یکی از ارکان و مسئولان نظام فشاری ایجاد کنند از آن استفاده می‌کردند و جزو پرچمداران عناصر اصلی خط دهی و فضاسازی در بین اساتید بود، تحصنی که در ایام فتنه در دانشگاه تهران شکل گرفت، مورد حمایت رسمی سازمان منافقین قرارگرفت.
وی با اشاره به عدم تایید صلاحیت نیلی احمدآبادی در شورای عالی انقلاب فرهنگی گفت: شورای عالی انقلاب فرهنگی با بررسی سوابق وی در دانشکده فنی و توانمندی‌های اجرایی‌اش اینگونه قضاوت کردند که او توانایی اداره دانشگاه تهران را ندارد. اگر این مسئله را یک قضاوت منصفانه از شورا که افراد نخبه و رجال فکری و فرهنگی کشور در آن هستند بدانیم، معرفی وی برای جایگاه بزرگتری مانند وزارت علوم زنگ خطری است و همین گزینه به عنوان گزینه پیشنهادی وزارت علوم معرفی می‌شود.
مسئول بسیج دانشجویی دانشگاه تهران گفت: دکتر روحانی اگر به دنبال اعتدال و تقویت جریان علمی کشور است، نباید مسئولیت وزارت علوم را به گروه‌های سیاسی بسپارد و نباید با مسئولیت وزارتخانه‌ای مانند علوم، سیاسی و حزبی برخورد کند.
میرحاجی گفت: به نظر می‌رسد آقای روحانی پیش از اینکه وزارت علوم برایش موضوعیت داشته باشد، بازی سیاسی که به بهانه وزارت علوم در افکار عمومی ایجاد کرده‌است موضوعیت دارد. به نظر می‌رسد ایشان می‌خواهد از پروژه وزارت علوم استفاده سیاسی ببرد.
وی گفت: توصیه ما به رئیس جمهور این است که بیش از اینکه نگران جذب و حفظ یک طیف رادیکال سیاسی و دست و پا کردن یک بدنه رای از یک طیف سیاسی خاص برای انتخابات باشند، خیرخواهانه و دلسوزانه به وزارت علوم نگاه کنند و از نمایندگان مجلس نیز می‌خواهم به عنوان عصاره فضائل ملت با رصد دقیق کارنامه و سوابق آقای نیلی احمدآبادی حق‌مدارانه و بر محور مصالح کشور از وجود چنین عنصر مسئله‌ساز، ناکارآمد و ناتوانی در وزارت علوم که مهمترین نهاد آموزشی کشور است جلوگیری کنند.

عکس/ استقبال از احمدی‌نژاد در قم

محمود احمدی‌نژاد در روز عاشورای حسینی در حرم حضرت معصومه(س) و در جمع عزاداران حضور یافت.
عکس/ استقبال از احمدی‌نژاد در قم

بازگشت یک استاد به دانشگاه پس از رابطه نامشروع با دختر دانشجو!


سال‌ها قبل حمیدرضا جلایی‌پور نوشته بود: «بدنه اصلی جریان اصلاح‌طلب همان 2500 نفری بودند که در دوره سازندگی برای ادامه تحصیل با بورس وزارت علوم به کانادا، انگلیس و استرالیا اعزام شدند» طبیعی است که در بین آنها هم افراد وطن‌دوست و انقلابی کم نیستند، اما همه چیز حکایت از آن دارد که سران آن جریان برای بقاء و تأثیرگذاری سیاسی در دانشگاه‌های کشور دست به هر کاری می‌زند حتی اگر به قیمت نابودی و ناامیدی هزاران نخبه جوان تمام شود. و بعد برای پنهان ماندن اصل ماجرا، شیپور دروغین بورسیه‌ها را در دست می‌گیرد و آنقدر در آن می‌دمد که کسی متوجه بازگشت بی‌سر و صدای خائنین به ناموس و میهن این مردم و دانشجویان آنها نشود!

کیهان دو نمونه تلخ را یادآوری کرده است:

الف: نیمه سال 87، خودرویی با سرعت غیرمجاز در حال عبور از بزرگراه‌ قزوین-زنجان است، راننده به اخطار ایست پلیس برای توقف توجهی نمی‌کند، پس از اندکی تعقیب و گریز، خودرو متوقف و به پاسگاه پلیس راه هدایت می‌شود. بررسی‌ها نشان می‌دهد که راننده، استاد یکی از دانشگاه‌های مهم کشور است و سرنشین دیگر، خانم جوانی است که دانشجوی وی است. در جریان تحقیق برای تصدیق هویت راننده، چندین شکایت توسط دانشجویان و برخی کارمندان دیگر کشف می‌شود و لاجرم آنها به مرجع قضایی معرفی می‌شوند. پس از بررسی‌های فراوان و تشکیل پرونده‌ای مفصل و صرف زمان بسیار و تحقیقات طولانی و کشف حقایقی تکان‌دهنده (که جزئیات آن نزد کیهان محفوظ است و شرح آن جز تلخی و تکدر حاصل دیگری ندارد) دادگاه کیفری با صدور دادنامه‌ای مفصل، استاد خاطی و خائن را به اتهام رابطه نامشروع و... به مجازات‌‌هایی از قبیل شلاق، تبعید و... محکوم می‌کند. همزمان هیئت رسیدگی به  تخلفات اعضای هیئت علمی دانشگاه‌ها نیز آن استاد را که آبروی اساتید متعهد و مومن را برده بود، از دانشگاه اخراج می‌کند. او به دیوان عدالت اداری شکایت می‌کند و دیوان حکم دانشگاه مبنی بر اخراج را تائید می‌کند. احکام قضایی اجرا می‌شود و آن مرد سال‌های تبعید را هم سپری می‌کند اما ناگهان و در آغازین ماه‌های شروع بکار دولت یازدهم همان مرد - که البته رئیس شاخه استانی یکی از احزاب منحله هم بوده- به تکاپوی بازگشت به دانشگاه می‌افتد! با مسئولان مختلف دیدار می‌کند، وعده‌هایی می‌گیرد و نامه‌های حمایتی صادر می‌شود و با ادعای کشف اسناد و ادله جدید دوباره در دیوان عدالت اداری طرح دعوی می‌کند‍! یکی دو نامه حمایتی هم برای او صادر می‌شود. حتی یک کارمند وزارت علوم، خارج از صلاحیت اداری و شغلی‌اش برای آنکه کار را یکسره کند، طی نامه‌ای، هویت و صلاحیت صادرکنندگان حکم اخراج آن استاد‌نما به جرم دست‌درازی به دختران بی‌پناه مردم را زیر سؤال می‌برد و جالب آنکه این نامه (که یک مکاتبه داخلی بود) در جهت حمایت از استاد خاطی، از پرونده قضایی وی سردرمی‌آورد و... ظاهرا باید به زودی شاهد بازگشت پیروزمندانه این استاد به دانشگاه باشیم. هرچند هم‌اکنون نیز او به صورت غیر رسمی حضورش را آغاز کرده است!

ب: در کوران فتنه سال 88 بسیاری تحت تاثیر القائات مسموم، سخنانی گفتند و حرکاتی کردند که با فروافتادن پرده‌ها، به باطل بودن ادعاها پی بردند و به صف فشرده انبوه مردم بازگشتند. بسیاری از آنها را دوش به دوش خود در 9 دی تاریخی انقلاب دیدیم. اما دکتر «ع.‌م» حساب شده و فعال از مدت‌ها قبل از فتنه در جلسات براندازی شرکت کرد و برای لحظه لحظه حادثه برنامه ریخت. در کوران فتنه هم از هیچ تلاشی برای براندازی کوتاهی نکرد و نصیحت مشفقان در وی اثری نکرد. دادگاه انقلاب پرونده او را به اتهامات گوناگون مورد بررسی قرار داد و پس از چندین و چند جلسه و مطالعه همه اسناد و شواهد غیرقابل انکار، او را به پنج سال حبس و... محکوم کرد. وی نیز از سوی هیئت رسیدگی به تخلفات اعضاء هیئت علمی دانشگاه‌ها، از دانشگاه اخراج شد. اما او هم با آغاز کار دولت یازدهم، سودای بازگشت ساز کرد و به طرح دعوی در دیوان عدالت اداری پرداخت. عوامل پرده‌نشینی که هزینه اعمال آنها را فرجی‌دانا داد، حمایت از او را آغاز کردند و در حالیکه طرف شکایت «ع.م» وزارت علوم بود، در اقدامی عجیب و بی‌سابقه، معاون حقوقی وزیر نامه محرمانه‌ای خطاب به قاضی پرونده و با محتوای حمایت از شاکی ارسال کرد! حتی رئیس دانشگاه هم نامه حمایت‌آمیز از وی تنظیم و ارسال کرد و باز هم همان مقام غیرمسئول و فاقد صلاحیت اداری، صلاحیت و شایستگی صادرکنندگان رأی اخراج را زیرسؤال برد تا همه چیز برای بازگشت این شخص خائن و وطن‌فروش و عنصر فعال در فتنه آماده شود...

عکس/ احمدی نژاد در مراسم تشییع مرحوم مهدوی کنی کجا بود؟


بعضی ها حضورشان که مایه اتحاد و آرامش است که هیچ، حتی مرحوم شدنشان و لحظات آخر حضورشان در این دنیای خاکی مایه یکدلی و کنار گذاشتن - ولو موقتی - کدورت هاست.

مرحوم آیت الله مهدوی کنی از جمله این افراد است. در مراسم اقامه نماز برپیکر آن رئیس مجلس خبرگان رهبری در کنار مردم مومن و ولایی، عموم مسئولان از هر طیف و جناح نیز حضور داشتند.

محمود احمدی نژاد رئیس جمهوری پیشین هم که انتقادات زیادی به او وارد شده و خبرگزاری ها این روزها دست از او و عملکردش نمی کشند امروز در کنار یکی از رقبای انتخاباتی سابق خود - محسن رضایی - به نماز ایستاد.

عکس/ احمدی نژاد در مراسم تشییع مرحوم مهدوی کنی کجا بود؟

عکس/ احمدی نژاد در مراسم تشییع مرحوم مهدوی کنی کجا بود؟