در
کمال تعجب سال ها بعد در جریان فتنه 88 در پاسخ به بیانات رهبر انقلاب
درباره دخالت خارجی در فتنه، دقیقا مانند واکنش بازرگان به فرمایشات امام،
«انتساب حرکت سالم مردم به بیگانگان» را «جلوه ای از سیاست های نادرست»
دانستید.
برخی فتنه 88 را تصادفی غیرعمد تصور می کنند که اکنون ملت، به عنوان اولیای دم نظام، با گذشت زمان سرد شده اند و صحنه های جنایت را فراموش کرده اند و آماده اند که رضایت به عفو و رهایی عاملان دهند. آقای سید محمد خاتمی رئیس دولت اصلاحات که یکی از نقش آفرینان اصلی فتنه 88 بوده اند، این تصویر از فتنه را می پسندند و این روزها ظاهرا «دوره تطهیر» را می گذرانند؛ برخی رسانه ها، پی در پی به بهانه های گوناگون، از سخنانشان تیتر می سازند و سعی در بازسازی چهره و وارد کردن مجدد ایشان به سپهر سیاسی کشور دارند. درباره مشروعیت این تلاش ها می توان بحث کرد؛ اما بحث نوشتار حاضر، فارغ از این مباحث، نکته ای قابل تامل در اظهارات آقای خاتمی است که مکرر به حضرت امام خمینی(ره) استناد و به ایشان ابراز علاقه و اظهار نزدیکی می کنند. سوالات سرگشاده زیر، بحثی نظری درباره نسبت تفکرات آقای خاتمی با اندیشه های امام راحل است که به ما کمک می کند، درباره اظهارات این روزهای رئیس بنیاد باران با دقت بیشتری اندیشه کنیم.
جناب آقای خاتمی!
سلام علیکم
1- جنابعالی در جایی درباره آیه شریفه « وَ نُریدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَی الَّذِینَ اسْتُضْعِفُوا فِی اْلأَرْضِ وَ نَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَ نَجْعَلَهُمُ الْوارِثینَ» فرموده اید در دوران ظهور، «مردم خود امام می شوند و از مامومیت و تابعیت خارج می شوند» و نقش حضرت بقیه الله (عج) را نیز محدود به «معلم بودن و الگو بودن» برای جامعه دانسته اید.(1) یعنی با نظری بر خلاف مفهوم روشن آیه اطاعت(یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا أَطِیعُوا اللَّهَ وَأَطِیعُوا الرَّسُولَ وَأُولِی الْأَمْرِ مِنْکُمْ)، که مومنین را به اطاعت از خدا و پیامبر و اولی الامر دعوت کرده، رهبری سیاسی امام معصوم را نیز قبول ندارید و امامت را از حقوق و تکالیف امام عصر (عج) نمی دانید. شما یقینا با اندیشه های امام خمینی(ره) در این رابطه آشنا هستید. احتمالا این جمله را نیز از ایشان شنیده اید که «ما با خواست خدا دست تجاوز و ستم همه ستمگران را در کشورهای اسلامی می شکنیم و با صدور انقلابمان که در حقیقت صدور انقلاب راستین و بیان احکام محمدی (ص) است، به سیطره و سلطه و ظلم جهانخواران خاتمه میدهیم و به یاری خدا راه را برای ظهور منجی مصلح کل و «امامت مطلق حق امام زمان» -اروحنافداه ـ هموار می کنیم»(تاکید از من است). (2) می بینید که حضرت امام(ره) از «امامت مطلق حق امام زمان» سخن می گویند و نمی توانید شاهدی بیاورید که امام خمینی(ره) مردم را در عصر ظهور، خارج شده از مامومیت امام زمان (عج)! دانسته باشند. لذا نسل سوم و چهارم انقلاب اسلامی این سوال را از شما دارند که با توجه به جایگاه مهدویت در اندیشه امام و فلسفه وجودی انقلاب و جمهوری اسلامی، چه نسبت و ارتباطی میان تفکرات شما با اندیشه های امام راحل وجود دارد؟ اگر در زمان ظهور حضرت در قید حیات بودید و امام طبق روایات متواتر قیام به تشکیل حکومت اسلامی کرد، چه موضعی خواهید گرفت؟ «ماموم و تابع» خواهید شد یا راه مقاومت و مقابله و رفراندوم و انقلاب رنگی و لشگرکشی خیابانی را انتخاب خواهید کرد؟
سال 1377 یعنی دقیقا همان «10 سال دیگر»ی که امام از آن ترسیده بودند که بعضی فتوای حکم سلمان رشدی را مخالف قوانین دیپلماسی بدانند، جنابعالی در حاشیه پنجاه و سومین مجمع عمومی سازمان ملل در نیویورک فتوای امام(ره) درباره اعدام سلمان رشدی را مسئله ای فقهی و پایان یافته اعلام کردید. فکر نمی کنید که منظور امام در سال 1367 «دقیقا» شما بوده اید؟ |
2- حکم چند خطی امام خمینی(ره) برای شما درباره سرپرستی موسسه کیهان در سال 1359 یک بخش مهم دارد: «متوجه هستید که مطبوعات باید همیشه در خدمت اسلام عزیز و مردم و کشور باشند،؛ و آزادی ها در حدود قوانین مقدس اسلام و قانون اساسی به بهترین وجه تامین شود».(3) دقت می فرمائید که امام(ره) صریحا از «آزادی در حدود اسلام»سخن می گویند. اما جنابعالی بعدها از تقابل دین و آزادی سخن گفته و تصریح کرده اید که «اگر دین در برابر آزادی قرار گیرد، این دین است که باید محدود شود نه آزادی»(4). صاحب این تفکر متضاد، چه نسبتی می تواند با امام خمینی(ره) داشته باشد؟
3- آبانماه 1362 زمانی که وزیر ارشاد بودید، حتما به خاطر دارید که حضرت امام (ره) در دیدار با شما و کارکنان وزارتخانه تحت مسئولیت شما فرمودند «نباید دستمان را پیش دیگران دراز کنیم، تمدن اسلام بر سایر تمدن ها مقدم است» و روزنامه تحت مسئولیت شما-کیهان- این جمله امام را فردای روز دیدار به عنوان تیتر خست خود برگزید.(5) اما شما بعدها سخنانی بر زبان می رانید که گویی دقیقا در رد فرمایشات آن روز امام(ره) است: «در زندگی قومی که عزم تعالی و پویایی کرده است هیچ تحول کارسازی پدید نخواهد آمد مگر آنکه از متن تمدن غرب بگذرد... سخن کسانی که می گویند ابتدا باید خرد غربی را پذیرفت تا توسعه بیاید سخن بیراهی نیست و این سخن را کامل کنم که علاوه بر خرد و بینش غرب باید منش غربی متناسب با این بینش را نیز پذیرفت».(6) بعید است این تناقضات تصادفی باشد؛ بار دیگر سوال می کنیم که نسبت تفکرات شما با اندیشه های امام راحل چیست؟
4- حتما این سخنان امام خمینی(ره) درباره حکم اعدام سلمان رشدی در سال 1367 را به خاطر دارید: «ترس من این است که تحلیل گران امروز، 10 سال دیگر بر کرسی قضاوت بنشینند و بگویند که باید دید فتوای اسلامی و حکم اعدام سلمان رشدی مطابق اصول و قوانین دیپلماسی بوده است یا خیر؟ و نتیجه گیری کنند که چون بیان حکم خدا آثار و تبعاتی داشته است و بازار مشترک و کشورهای غربی علیه ما موضع گرفته اند،پس باید خامی نکنیم و از کنار اهانت کنندگان به مقام مقدس پیامبر و اسلام و مکتب بگذریم!».(7) سال 1377 یعنی دقیقا همان «10 سال دیگر»ی که امام از آن ترسیده بودند، جنابعالی در حاشیه پنجاه و سومین مجمع عمومی سازمان ملل در نیویورک فتوای امام(ره) درباره اعدام سلمان رشدی را مسئله ای فقهی و پایان یافته اعلام کردید.(8) فکر نمی کنید که منظور امام در سال 1367 «دقیقا» شما بوده اید؟ سوالمان تکراری است: نسبت شما با امام راحل چیست؟
5- شما در آذرماه سال 1359 سلسله مقالاتی درباره ولایت فقیه در روزنامه کیهان نوشتید. در آنجا تعریف عجیبی از ولایت فقیه دارید. می فرمائید «درون مایه اصل ولایت فقیه از این اندیشه است که وقتی شخص معصوم در میان نبود، شخص خاص نمی تواند و حق ندارد که حاکم بر مردم باشد، بلکه در این مرحله تنها ملاک ها و معیارهای خاصی است که باید در جامعه حاکم باشد». سپس «دانش» و «تقوی» را دو ملاک ضروری خواندید که باید در «جامعه» حاکم باشد و سخنی از ولی فقیه و ویژگی های آن به میان نیاوردید.(9) حتما کتاب ولایت فقیه امام(ره) را خواندهاید جایی که ایشان از زمامداری فقیه به عنوان «شخص ماذون» از جانب خدا در دوران غیبت بحث کرده و می فرمایند اگر «فرد لایقی» که دارای دو خصلت علم به اسلام و عدالت باشد به پا خواست و تشکیل حکومت داد، «همان ولایتی را که حضرت رسول اکرم(ص) در امر اداره جامعه داشت دارا می باشد و بر همه مردم لازم است که از او اطاعت کنند».(10) ظاهرا شما برای ولی فقیه مورد نظر امام(ره) اساسا حق حاکمیت قائل نبوده اید! باز علاقمندیم پاسخ شما به این پرسش را بشنویم: نسبت تفکرات شما با اندیشه های امام راحل چیست؟
نقل شده است که وقتی درباره رفتن به آلمان با شهید مطهری مشورت کرده اید ایشان مخالفت کردهاند و چه بسا که استاد از تاثیرپذیری شما از فرهنگ و اندیشه غربی نگران بوده اند. چرا شهید مطهری «نگران» این تاثیر پذیری بودند؟ آیا این اختلافات مبنایی شما با اندیشه امام راحل نشان از آن دارد که نگرانی شهید مطهری به جا بوده است؟ |
6- 15 مهرماه 1360 صحن علنی مجلس شورای اسلامی را حتما به خاطر دارید؛ آنجا که آقای بازرگان در پاسخ به بیانات امام خمینی (ره) که منافقین را مزدوران آمریکا نامیده بود، اظهار داشت : «این جوانان جانباز در خانواده های آمریکایی زائیده و بزرگ نگشته اند که بتوان مزدورشان خواند».(11) شما در آن زمان یادداشتی در کیهان نوشتید و استدلال های خوبی در رد سخنان آقای بازرگان ارائه کردید. پرسیدید «آیا شاه مخلوع که گوی سبقت را از همه حکمرانان جهان سوم در سوق دادن کشور به سوی وابستگی تام به غرب و خصوصا آمریکا... ربوده بود، در خانواده آمریکایی زاده شده یا از آمریکا برگشته بود، یا اینکه شاه، آمریکایی نبود؟».(12) اما در کمال تعجب سال ها بعد در جریان فتنه 88 در پاسخ به بیانات رهبر انقلاب درباره دخالت خارجی در فتنه، دقیقا مانند واکنش بازرگان به فرمایشات امام، «انتساب حرکت سالم مردم به بیگانگان» را «جلوه ای از سیاست های نادرست» دانستید.(13) البته این را هم اضافه کنیم که درباره اظهارات آن روزتان در کیهان درباره آقای بازرگان نیز اظهار ندامت کرده اید، یعنی از تائید رویکرد امام در آن دوران نیز پشیمان هستید. بار دیگر سوال نسل سوم و چهارم انقلاب را از شما می پرسیم: نسبت تفکرات شما با اندیشه های امام راحل چیست؟
7- شما در اواخر دوره ریاست جمهوریتان، جزوه ای به نام «نامه ای برای فردا» نوشته و منتشر کردید. در آنجا «مشروعیت» همه قدرت ها را مستقیم و غیر مستقیم برآمده از «مردم» خواندید و از اینکه رویکردهای سکولاریستی جریان متبوعتان در ایران به نام دین ستیزی مورد مخالفت قرار می گرفت، اینگونه با متهم کردن مخالفان به استبداد گله کردید: «استبداد زدگی درد مزمن و مشترک جامعه ماست... متاسفانه حتی مفاهیم غربی هم، وقتی به یک فضای استبدادزده پای می نهند، تحریف هم می شوند و این که در این مسیر سکولاریسم مبدل به دین ستیزی می شود، از این قاعده برکنار نیست».(14) نظر شما را به این فرمایشات امام خمینی(ره) درباره سکولاریسم جلب می کنم که «به گوش ما خوانده اند که فقها جز مسئله گفتن کاری ندارند و هیچ تکلیف دیگری ندارند. بعضی هم نفهمیده باور کرده و گمراه شده اند. ندانسته اند که اینها نقشه است تا استقلال ما را از بین ببرند و همه جهات کشورهای اسلامی را از دست ما بگیرند و ندانسته به بنگاه های تبلیغات استعماری و به سیاست آنها و به تحقق هدف های آنها کمک کرده اند. موسسات تبلیغاتی استعماری وسوسه کرده اند که «دین از سیاست جداست، روحانیت نباید در هیچ امر اجتماعی دخالت کند، فقها وظیفه ندارند بر سرنوشت خود و ملت اسلام نظارت کنند». متاسفانه عده ای باور کرده و تحت تاثیر قرار گرفته اند و نتیجه این شده که می بینیم. این همان آرزویی است که استعمارگران داشته اند و دارند و خواهند داشت».(15) سوالمان، تکراری است!
8- به نظر شما ریشه این همه تباین نظری میان افکار شما و اندیشه های امام(ره) در کجاست؟ امام راحل پدر بزرگوارتان را «یکی از پر فروغ ترین چهره های تقوا و خلوص و ایمان» می دانند. نقلی مشهور از پدرتان هست که درباره وزیر فرهنگ شدن شما در دوران نخست وزیری آقای میر حسین موسوی اظهار نگرانی کرده و فرموده اند «خطرناک است، پسر من غربزده است».(16) پس از گذشت بیش از سه دهه، این تعبیر پدر را تا چه اندازه دقیق و صحیح می بینید؟ آیا همین غربزدگی شما مبنای فاصله گرفتنتان از خط امام بوده است؟ به نظرتان انتقادات وارده بر شما چقدر با این تعبیر پدر بزرگوارتان همخوانی و همسویی دارد؟ آقای علی مطهری فرزند شهید دانشمند مرتضی مطهری نیز نقل می کند که وقتی درباره رفتن به آلمان با شهید مطهری مشورت کرده اید ایشان مخالفت کردهاند و چه بسا که استاد از تاثیرپذیری شما از فرهنگ و اندیشه غربی نگران بوده اند.(17) چرا شهید مطهری «نگران» این تاثیر پذیری بودند؟ آیا این اختلافات مبنایی شما با اندیشه امام راحل نشان از آن دارد که نگرانی شهید مطهری به جا بوده است؟
دعوای ما با شما ناشی از اختلاف سلیقه در حکومت داری و رویدادهای کوچک و بزرگ اطرافمان نیست. بحث ما بر سر نوع نگاه شما به اسلام است که با نگاه امام خمینی(ره) و در نتیجه مبانی جمهوری اسلامی تضادهای آشکار دارد که در شکل های گوناگون از جمله فتنه 88 خود را نشان داده است. |
کلام آخر ما با شما همان نامه ای است که آیت الله شهید بهشتی در اوایل انقلاب خطاب به حضرت امام(ره) نوشتند: «دوگانگی موجود میان مدیران کشور بیش از آنکه جنبه شخصی داشته باشد، به اختلاف دو بینش مربوط میشود. یک بینش معتقد و ملتزم به فقاهت و اجتهاد، اجتهادی که در عین زنده بودن و پویا بودن، باید سخت ملتزم به وحی و تعهد در برابر کتاب و سنتباشد، بینش دیگر در پی اندیشهها و برداشتهای بینابین، که نه به کلی از وحی بریده است و نه آنچنان که باید و شاید در برابر آن متعهد و پایبند؛ و گفتهها و نوشتهها و کردهها براین موضوع بینابین گواه».(18) دعوای ما با شما ناشی از اختلاف سلیقه در حکومت داری و رویدادهای کوچک و بزرگ اطرافمان نیست. بحث ما بر سر نوع نگاه شما به اسلام است که با نگاه امام خمینی(ره) و در نتیجه مبانی جمهوری اسلامی تضادهای آشکار دارد که در شکل های گوناگون از جمله فتنه 88 خود را نشان داده است.
خواستم یک بار برای همیشه تضادهای بنیادین تفکرات شما با اندیشه های مبنایی امام خمینی(ره) را تبیین کنم تا لااقل هنگام سخن گفتن، به امام بزرگوار ملت اشاره ای نکنید و آنچه هستید را بازگو کنید؛ لطفا از همان اصول مورد قبول خود سخن بگوئید و خود را حامی امام(ره) و انقلاب معرفی نکنید تا مردم نیز دقیقتر و واقعیتر درباره سخنانتان قضاوت کنند.
سید یاسر جبرائیلی
نویسنده کتاب سودای سکولاریسم(زندگی و کارنامه سید محمد خاتمی)
یک سازمان صهیونیستی با ارسال نامهای به مارک زاکربرگ رئیس فیسبوک به وی هشدار داده که بالاتر از قانون نیست و باید وزرای ایرانی عضو این سایت را اخراج کند.
به نقل از جروزالم پست، این سازمان که Shurat Hadin نام
دارد از مدیر فیس بوک خواسته تا نمایه های وزرای ایرانی که در این سایت
عضویت دارند را حذف کند و تهدید کرده که اگر این کار به سرعت و به طور دائم
صورت نگیرد فیس بوک را تحت پیگرد قانونی قرار خواهد داد.
سازمان یاد شده ادعا کرده که 15 وزیر ایرانی در فیس بوک عضویت دارند که
باید به سرعت از این سایت حذف شوند. در این نامه چنین استدلال شده که ایران
مورد تحریم های گوناگون دولت آمریکاست و قوانین مختلفی از سوی نهادهای
دولتی در این کشور تصویب شده که بر اساس آن صادرات هرگونه کالا، خدمات و
فناوری به ایران یا دولت آن ممنوع است. بنابراین ارائه خدمات شبکه ای
اجتماعی به وزرای دولت ایران هم نقض کننده این تحریم هاست.
در ادامه نامه Shurat Hadin ، فیس بوک را به حمایت از کسانی متهم کرده که
به ادعای این سازمان صهیونیستی درگیر فعالیت های تروریستی هستند. Nitsana
Darshan-Leitner رییس این سازمان افزوده که هیچ سازمان یا نهادی در آمریکا
از تحریم های آمریکا بر علیه ایران مستثنی نشده است. فیس بوک در برابر این
اتهامات واکنشی از خود نشان نداده است.
این سازمان در حالی از حضور 15 وزیر ایرانی در فیس بوک خبر داده که بسیاری
از وزرای کابینه حضور خود در این شبکه اجتماعی را تکذیب کرده اند. به نظر
می رسد استفاده از امکانات فضای سایبری برای پیشبرد اهداف دیپلماسی عمومی
جمهوری اسلامی ایران موجب عصبانیت صهونیست ها شده است.
آنچه در پی می آید برای اولین بار در ایران سلام منتشر می شود:
با یکی از کسانی که قبلا به ایشان ارادت داشتیـم و الان هم دوستشـان داریم، بعد از این حوادث آمد پیش من با یه توپ پُر، دستش را گرفتم گفتم همه این بـرخوردها فقط برای انتخابات است.ناراحت شد ۴۵ دقیقه هرچی دلش می خواست گفت. شروعش این بود: شما خط فرهنگیتان از اول منحـرف بود، شما با رمالها وجن گیران و … بودید، شما بدنه حزب اللهی را کـنار گذاشتیـد و یـک مشت دزد آوردیـد. همه را که گفت گفتم : بسم الله الرحمن الرحیم ؛ اللهـم عجل لولیـک الفرج و العافیة و النصر وجعلنا من خیر اعوانه و انصاره و المستشهدین بین یدیه.
** در مساله حضور بانـوان در ورزشـگاه ها از رهبری اجازه گرفته بودم
گفتم
: یک مورد بگو که برنامـه ریزی های فرهنگی دولت خلاف فتوای رهبــری عمل
شده باشد؟ گفت : مساله حضور بانـوان در ورزشـگاه ها. گفتـم : اتفـاقاً خـاص
ایـن مورد از رهبـری اجازه خواسته ایم ایشان فـرمودند: به دولتهـای قبل
اجـازه ندادم اما چون تو می خواهی اصـلاح کنی اشـکالی نـدارد. بعـدها که
سروصدا شد فرمـودند فعـلا مساله اول کشـور نیسـت.
** رهبری در دوره صفار هرندی گفت فرهنگ مظلوم است!
گفت آقا گفتند : در بحث فرهنگی دولت ضعیف عمل کرده و فرهنـگ مظلوم است.
گفتم: چه موقع گفتند؟ رهبری در دوره چه کسی گفت فرهنگ مظلوم است؟! ( آقای
صفارهرندی) . البته بعد از موضع رهبری در قبـال کار فرهنگی ما یک سال را
سال کار فرهنگی دولت اعلام کـردیم ، و در تمام سـفرها کمیسیـون فرهنگی
تشکیل شد.
گفت : مشـایی به ائمه جماعات پول داده! گفتم : خیر من
داده ام نه مشایی! قاعده این است که مسئول دفتر دستورات رئیس جمهور را
ابلاغ می کند. ثانیا ً مگر پول دادن به ائمه جمعه خلاف است؟ کجا مهمتر از
ائمه جمعه است؟ ائمه جمعه مراجعات مردمی دارند، دفاترشـان شلوغ اسـت و
هزینه دارد. خیلی هایشان درخواست کمـک مالی داشتنـد و کسی نگفـت که ما نمی
خواهیم. بنده هم دستور دادم بین ۲۰ تا ۵۰ میلیون بسته به وسعت شهر به همه
ائمه جمعه پرداخت کنند و تازه به جز دو سه نفر کسی آنرا پس نداده اند.
گفتند
: مشـایی به آدمهای فاسد میلیارد میلیارد پول می دهد! بعضی ها فکر می
کنند گونی گونی آنجا پول گذاشتند همین جوری خرج می کنند! گفتیم : مگر
بودجـه دست دولت است؟ هرجـا جداگانه بودجه خودش را می گیرد. مگر دولت بدون
حساب و کتاب است؟ حسـاب دارد، ذی حساب دارد، مملکت دیوان محاسبات دارد. مگر
دستگاههای نظارتی کجا هستند؟ چرا مدرک رو نمی کنند؟ خود آنها هم می دانند
که نمی شود یک ریال را هم بدون حساب و کتاب هزینه کرد.
** ریگی چند بار می خواست ترورم کند
ما
که هـر روز خودمان را فدایی این انقلاب می کنیم . من یه آدم بی استعداد بی
اطلاع نیستم ، من هر بار که سفر استانی می روم هر آنْ منتظر یک حادثه
هستم. دهها گروه برای ترور آمده اند که به فضل الهی خنثی و دستگیر شده اند
، ریگی در اعتـرافاتش گفـت چندبار می خواستیـم ترور کنیم. ولی می ارزد ده
تا رییس جمهـور هوا شود اما مردمی بودن نـظام حفظ شود چون قـدرت نـظام به
مـردم است. مسئول باید در کنار مردم باشد.
این شخص گفت : می گـویند
شما رفته اید کار کرده اید و محبوب شده ای و نظر شما دربـاره انتخـابات
آینده موثر خواهد بود! می پرسم تبلیغات کرده ام یا کار؟ گفت : تبلیغـات
نکرده اید ، کار کرده اید! همه می گویند تبلیغات این دولت صفر است. گفتم پس
برای آنها موضوع جریان انحرافی و اسلام و … نیست. مسأله انتخـابات است
اینها که گفتید همه تهمت است و مسأله اصلی انتخابات است و نه عملکرد دولت.
وقتی کار می کنیم می گویند کار می کنید تا محبوب شوید. کار نمی کنیم می
گویند باید دست دولت قطع شود. بالاخره ما چـکار کنیم این وسـط؟!!
** همزمان هم می گویند انجن حجتیه و هم بهایی!!
همزمان
هم می گویند انجمن حجتیه و هم بهایی!! بهایی و حجتیه که با هم مخالفند ضد
هم هستند! اینها می خواستند تخریـب ها را آبان ماه شروع کنند اما خدا خواست
زودتر شروع کـردند.
**معلوم شد رمـالها با همـه ارتباط دارند الا دولت!
دولـت
را به ارتباط با رمـالها متهـم کردند، آخـرش معلوم شد رمـالها با همـه
ارتباط دارند الا دولت! کسانی کارهایشان را با رمالها هماهنگ می کنند که
ادعای آخر خط سیاستمداری دارند! کسی که خدا را دارد نیـازی به اینها ندارد
چون «کفی بالله حسیبا » و « کفی بالله وکیلا» « ألیس الله بکاف عبده » اگر
قرار بود کـار ما با رمـال و جن گیر باشد که نیاز نبود شهـر به شهـر
برویـم و جـان بکنیم. به همان رمالها و اجنه می گفتیـم که یـک کاری بکنند!
در ضمن اگر این رمال و جـن گیـرها کاری از دستشان بر می آمد که می توانستند جلوی دستگیری خودشان را بگیرند. خوب پس کو این همه رمـال و جـادوگر که گفتیـد با دولـت ارتبـاط دارنـد؟ خـوب کجا هستند؟ چطور شد؟ چرا صدایش به یکباره خوابید! این همـه تهمت زدند و در آخر گفتند که این ها وابستـه به بیـگانه هستند!! گفتم حالا که همه را گرفته اید و من می دانم که جراتش را ندارید بگویید اشتباه بـود لااقل بگـویید اتهـامات به دولت وارد نبود. در اردبیل گفتم یک عـده مصونیـت دارند در تهمـت ها وتوهین ها به دولـت.
گفتند در دولت فسـاد وجـود دارد!!
معاون اول من را متهـم کردند به فسـاد مالی. من در جلسه سران قوا به رئیس
قوه قضائیه گفتم کو سند مبتنی بر فساد آقای رحیمی؟ رئیس قوه قضائیه گفت :
من نگفتم رحیمی! فردای آن روز هم دادستان (آقای اژه ای) گفت : رحیمی!
روزنامه ها هم نوشتند رحیمی! اما سکوت کردند!! قبـل از محاکمه مجازات
کردند. شما که به همه حسابهای بانکی دسترسی دارید. در بیاورید که رحیمی
چقدر پول دارد ، مشـایی چقدر پول دارد . گفتند مشایی چهار میلیـارد دلار
برده، گفتم اسناد مالکیت و حسابهای بانکی که دست شماست اثبات کنید و …
به
رهبری عزیز گفتم : آقا اگر توانستنـد یک ریـالش را ثابـت کننـد کنارشـان
که می گذارم هیچ، خودم هم از مردم عذر خـواهی می کنـم و استعفـا می دهم
آقا فرمودند : حالا نگویید یک ریال ، گفتم بـرای این دولـت حتی یک ریـال.
اینها بایـد بداننـد که در ایـن مقطع هم شکست خواهند خورد.
در مورد
قضیه اختلاس بانکی : دولت از ۶ سال پیش اصلاح ساختار بانکی را فریاد زده
است، گفتیم این سیستم بانکی غلط است و در داخلش سوءاستفاده است. اما به جای
اینکه اختیارات بدهند، اختیارات ما را کاهش دادند! در طول این ۶ سال همه
آن کسانی که امروز مدعی سیستم بانکی و دولت شدند، بجای همراهی، مقابله
کردند .
در مورد فساد اخیر، این گروه ، قبل از سال ۸۰ کارشـان را
آغازکردند. در کارهای مختلفی وارد شدند ، یکی رفته دنبال کارخانه خریدن
،یکی رفته دنبال تجارت و این اواخر می خواستند بانک تأسیس کنند.
وقتی متوجه شدم که این گروه می خواهند
بانک تاسیس کنند به رییس بانک مرکزی گفتم اینها حمایت غیرقانونی می شوند
بررسی کن بعد هم مجوزشان لغو شد. به این صورت بوده برای گرفتن وام یه
قراردادی بین فـروشنده و خریدار در بانک ثبت میشود که در تاریخ مقرر وام به
جای آنکه به فرد داده شود به فروشنده داده می شود. اینهـا اوراق بانک
صادرات را برداشتند بردند بیرون بانک و برای خودشان LC درست کردند و این در
نـظام بانکی مرسوم است که LC بانکی می تواند در بانک دیگر اعتبار دریافت
کند.
** همان ۵۰ – ۶۰ درصد است که هیچ وقت نمی شود گفت
در
ماجرای فساد بانکی اخیر اصل جرم و جعل اسناد در بانک صادرات بوده که یک
بانک خصوصی است ، مدیر عامل بانک صادرات را وادار کردند روز جمعه مصاحبه
بگـذارد و بینـدازد گردن دولت ... می دانـم چه کسانی پشت اینها هستند که
جزو همان ۵۰ – ۶۰ درصد است که هیچ وقت نمی شود گفت. قائم مقام بانک مـرکزی
را دستگیر کرده اند که تو در نظارت کوتاهی می کردی برو زندان او گفته وظیفه
من نظارت عالیه است ، اما به مدیر عامل بانک صادرات که می رسد می گویند
به شعبه ربط دارد ، ربطی به مدیر عامل ندارد.
مدیر عامل بانـک صادراتی (جهرمی) که بعد از آن همه ماجرا ۸ خرداد برای همین ها LC باز کرد و اعتبار تصویب کرده است ، هنوز آزاد است. آنوقت به قائم مقـام بانـک مرکزی گفته بودند: بگـو کار مشـایی است تا آزادت کنیم!! به او گفتند تو چرا از جلسه ای که با رؤسای بانکها داشتی صورت جلسه نداری؟ دزد در زندان است نمی روند از او بپرسند حامی تو چه کسی بوده ، از قائم مقام بانک مرکزی می پرسند!
کسی آمده نامه نوشته که بزرگ راه شمال
را می سازم ، ما نامه را فرستادیم ، قرارگاه سـازندگی هم نامه نوشته است ،
عین همان را فرستاده ایم. آن وقت این را گرفتند سند که آقای مشایی از
دزدها حمایت کرده ، آیا آقای مشایی مسئول تخلف در بانک صادرات است؟ شخص
آقای جهرمی زنگ زده به رئیس شعبه گفته این وام را بدهید ، چون از دفتر رئیس
جمهور پیگیری می کنند!! به دروغ منظورش دفتـر جای دیگری بود.
ولی گفته دفتر رئیس جمهور، چون که نمی
توانسته اسم آنجا را ببرد! بی دینی و بی تقـوایی اینقـدر؟!! چه خبر شده؟
آقای مشـایی از دزد حمایـت کرده؟ خوب ۳۰ میلیون نامه رسیده. ما نوشتیم
بررسی و مساعدت، پیشنهاد خـوبی است! پس چه باید بنویسیم؟ چـه طور من ۲
میلیون نامه دادم به بانک بـرای وام ۵ میلیـون تومانی ، خودم امضـا کردم
کـه این ۱۰ میلیون وام گرفته برای مرغداری و ۲ ماه است قسطش عقب افتاده،
عمل نکردند آنها را؟ معلـوم است کـه یک بازی سیاسی کثیف است ولی بدانیـد که
موفق نمی شوند.
در قضیه ای که گفتند دولت افراد مشکل دار را به
بانک معرفی کرده ، بعد از قضیه تحریم برای واردات اقلام ضروری از تجار دعوت
کردیم. با توجه به اینکه کار سودآور نبود ، افراد بسیاری را قبول نکردند.
برخی را که قبول کردند جهت شروع کار به بانکها معرفی کردیم.
ولی بعدا بانک گفت که اینها بدهکارند و وام نمی دهیم. این موضوع را آنچنان علیه دولت بزرگ نمایی کردند که دولت را تخریب کنند. اینها برنامه ریزی داشتند چون احساس کردند اطرافیان من می خواهند برای انتخابات وارد شوند! فکر کردند چهار پنج نفر دور من هستند شروع کردند به زدن آنها، که در گام اول مشایی، سپس رحیمی بعد بقایی و بعد هم نوبت ثمره هاشمی مظلوم است.
** درباره ی طلسم شدن احمدی نژاد!
هفت
– هشت ماه نهادهای امنیتی به دروغ روی ما زوم کردند و از مسایل مهم غافل
شدند. به فردی گفتم این کسی که تو آورده ای در نهاد امنیتی مسئولیت داده ای
مشکل دارد. برای کشـور مشکل درست خواهد کرد. گفت : اگر مشـکل درست کند
بلافاصله بیرونش می کنیم. گفتم آوردنـش دست شمـاست ولی بیرون کردنش دست شما
نیست!
بنـده خدا گفت : باید رحیمی را بردارید چون من می گـویم!! به ایشان گفتم : شما که باشید که می گویید باید بـردارم؟! من پای حق تا هرجا که باشد می ایستـم! گفت : من مطمئنم تو طلسم شده ای!! گفتم چرا؟ گفت : چون یـک نفر استاد و پیر این کار بوده و این حـرف را گفته!! گفتم چه طلسمی؟ گفت طلسم محبت! گفتم به پیر سحر و جـادو بگو بیایـد طلسم ما را باطل کنـد! گفت: می گوید که طلسم آنقدر محکم است که اگر بخواهیم طلسم را بشکنیـم به خـودمان بر می گردد و ممکن است ما را بکشد! گفتم حواستان هست ، شما با زبان رمالها با من صحبت می کنید.
شما با این حرفتان به حریم ربوبیت خدا
تجاوز کرده اید. شما می دانید با این حرف چه لطمه ای به سی سال خدمات
جمهوری اسلامی می رسانید؟ واقعا موجب خجالت بنده هست و بعد از ۳۲ سال می
آیی و درباره جن و طلسم با من صحبت می کنی و من را متهم می کنی! مخالفین ما
بعضی حرفها را می گویند که ما از بیت رهبری شنیده ایم. اینها از کجا از
جلسه خصوصی من و رهبری مطلع می شوند که حرفهای خصوصی بین من و رهبری را می
دانند؟ اینها که ما را به ضدیت با ولایت فقیه متهم می کنند می شود حسابهای
بانکی و تغییرات دارایی هایشان را اعلام کنند؟! ابن سینا را به کفر متهم
کردند و گفتند که تو مسلمان نیستی. ابن سینا را با این دوبیت جوابشان را
داد :
کفر چو منی گزاف و آسـان نبود محکمتر از ایمان من ایمـان نبـود
در دهر چو من یکی و آنهم کـافر پس در همه دهر یک مسلمان نبـود
حالا
حکایت ماست. شما بدانیـد که ولایـت فقیه از جنسش، از جنس مـودّت و محبت
است و نه یک حالـت اخمـو و خشن. بعضی ها فکـر می کننـد آقا آن بالا نشسته و
با اخم و اشاره دست دستور میدهد! گفتم : رابطه ما و ولی فقیه رابطه پدر و
فـرزندی است همانطور که پیامبـر فرموده اند : انا و علی ابـوا هذه الامه ،
آمدند در اجتماع منیـریه گفتند رابطه ما رابطه اربـاب و رعیتی است ، گفتند
که رهبـری می تواند زن شما را بر شـما حـرام کنـد. به رهبـری عزیز گفتـم
با وجود این دوستان نیـازی به دشمـن ندارید! فاتحـه ولایـت خوانده می شـود.
مگر
ملاک ولایت پذیری چیست؟ حضرت علی(ع) می فرمایند: « اعینونی بالورع و
الاجتهاد» امام سجاد(ع) می فرمایند: «کونوا لنا زینا و لا تکون علینا
شینا» مایه زینت ما باشید نه اینکه مایه آبروریزی ما.
حضرت علی(ع) می فرمایند : مرا یاری کنید با ورع. مگر ورع غیر از پاک دامنی است؟ غیر از زهد است؟ غیر از بی اعتنائی به دنیا و قدرت است؟ و اجتهاد یعنی کار پیوسته ، کار در کار ، کار خستگی ناپذیر. نظام جمهوری اسلامی مگر غیر از ولایت فقیه است؟ چه کسی بیشتر از من خـودش را فـدای این نـظام کـرده ؟ ولایت فقیه را آنقدر ارزان نکنید که دستمایه بازی های سیاسی شود.
حالا آقایی که همـه چیـز دارد از ویـلا و…
می گوید دولت ضـد ولایت فقیـه شده!! خودش همه چیز دارد و تنبل و بیـکار
اسـت و لکه ای اسـت بر دامن پاک ولایت فقیه. کسی که سالی دو سـه ماه مرخصی
دارد و کیـف و تفریـحاتش هـم سرجایش برقـرار است و… چنین کسی اگر بگوید
طرفدار ولایت فقیه است به ضرر ولایت فقیه است.
** تمام نارضایتی های مردم مربوط به کثـافت کاریهای اینهاست
کسـانی
که ما را متهم کردند ، بیایند فهرست اموال و حسابهای مالی خود را بگویند و
اموال و حسابهای ما را هم در بیاورند، تنظیم میکنم دارایی هایمـان را
اعـلام کنیـم و در روزنامـه منتشـر کنیـم هرکس هرچه غیر از آن پیدا کرد مال
خودش! بشرطی که آنها هم اعلام کنند و هرکی هرچی غیر از آن پیدا کرد مال
خودش! تمام نارضایتی های مردم مربوط به کثـافت کاریهای اینهاست. پابرهنه
بودند و الآن اعیـان نشین شـده اند. مردم را به نـظام بدبیـن کرده اند و
حالا دم از ولایت می زننـد. زمینهای کلان در بالای شهر خریده اند و خانه
های آنچنانی دارند.
** زمین 700 هکتاری اطراف تهران!
اسامی
مفسدان را دادم گفتند سیاسی بوده ، در جلسه سران قوا گفتم سیاسی بوده؟!
بروم جواب بدهم؟ از قوه قضائیه خواستم ۷۰۰ هکتـاری که کسی در اطراف تهران
تصرف کرده بگیـرد و به بیـت المال برگرداند. اگر هر متر مربع آن را صد
هـزار تومان حسـاب کنید الآن ارزشی حـدود هفتصد میلیارد تومـان دارد.
گفتنـد سیاسیه!!
می گویند احمـدی نژاد به قضات فشار
می آورد. اما من به شما می گویم اینها چـون نمی تواننـد چیـزی را اثبات
کننـد این حـرفها را می زنند. همیـن ۴ سال انفصال خدمت آقای بقایی که می
گویند موضوع اخلاقی و اقتصـادی است؛ دارند بی تقوایی می کنند.
سـال ۸۲ صاحـب خانه ای در شیـراز به سازمان میراث مراجعه می کند و می خواهد خانه اش را به عنوان میراث فرهنـگی اعـلام کننـد. کارشناسان که شورایی در هر هستند که بعد از بازرسی تشخیص می دهنداین منزل جز میراث فرهنگی می باشد.
سال ۸۶ عده ای از وراث منـزل می خواهند این ساختمان را تخریب کنند،به از نظر کارشناسی سازمان که سال ۸۲ انجام شده شکایت می کنندو دادگاه هم رای به عدم میراث فرهنگی بودن خانه می دهد. روند این پرونده ها این گونه است که به محـض حکـم دادگاه شخص می رود کار خودش را انجام می دهد.
دادگاه بعد از حکـم از آقـای بقـایی بخاطر
اعلام نظر کارشناسی در مورد این ساختمان که جنبه اجرایی هم نداشت با دو ،
سه تا قاضی عوض کردن ، به دلیل اینکـه گفته من نظرم نظر شورای نظارت است ،
دادگاه حکم به چهارسال انفصال خدمت داده در صورتی که قضیه تمام شده و شخص
شاکی هم دنبال کار تخریب منـزل رفته است.
غربی ها به دنبـال این
هستنـد که با اتهـام پولشـویی یعنی استفـاده از پول قاچـاق مواد مخدر برای
تروریسم بانکهای ما را تحریم کننـد. طرف شعـور ندارد در تلویزیـون به
عنـوان کارشنـاس می آید و می گوید دولـت پولشویی دارد. نمی فهمـد با این
حرفـش آبـروی نـظام را می برد و برای نظام مشـکل ایجـاد می کند.
من
اگر احسـاس کنـم کلیت کشور دارد به خطـر می افتد سکوتم را می شکنم. به
حضـرت آقا گفتم اینها خیلی تند می روند و به تـذکر شـما هم گـوش نمی کننـد.
عرض کردم اجـازه بدهیـد اینها را با روش احمـدی نـژادی ظرف یک ماه
سـرجایشان بنشـانم. حضرت آقا فرمودند : کشـور فعلا آرامـش می خـواهد.
ما
را متهم می کننـد که می گوییـم ظهـور صغـری آغاز شده و دیگـر ولایـت نمی
خـواهیم!! اگر هم که ظهور صغری آغاز شـده باشـد به ولایت بیشتـر احتـیاج
داریم. در چنین شرایطی باید قـویتر و منسجم تر باشیم. باید بدانیم دوران ما
دوران تحمـل اسـت. بسیاری از طرفـداران دولـت در سراسـر کشـور حقـشان
ضـایع شـد. هرچـه به ظهـور نزدیـک تر می شـویم احتیاج ما هم به ولایـت
فقیـه بیشتر می شود.
اینها با بسیجیان و ائمـه جمعـه و … جلسه
گرفته اند که به مـردم بگـوئید به استقبال دولت نروید چون دولت منحرف است.
ما می گوئیم مسأله نظام است که دولت مورد استقبال قرار بگیرد و عدم استقبال
موضع بین المللی نظام را تضعیف می کند و لطمه می زند. وقتی رهبری در
شرایطی که مردم تعیین کننده نظام ها هستند به سفر استانی می روند تمام
دسیسه های دشمن نقش بر آب می شود . چون ثابت می کنند نظام ما مردم پشت سرش
هستند.
اینها می گویند باید کاری کنیم که نام احمـدی نژاد و آثار
او را به طور کامل محو کنیم ؛ شما عددی نیستید، چون کار برای خداست و کار
برای خدا هم از بین نمی رود. برای خـدا آمـاده باشیـد و کار کنـید.
کـار،کار،کار. همیشه برای خدا در صحنه باشید. بعضی وقتها بعضی ها در صحنه
هستنـد برای خودشـان.
اینهـا که سهل اند ، آمریکا و اروپا و … هم جمع شوند نمی تواننـد این دولـت را زمین بزنند. هنـوز اول عشـق اسـت ! تا روزی که امپـراتوری آمریکا از کاخ سفید به زیر کشیده شود و عـدالت حاکم شود کار داریم هنوز! مسیر پر پیچ و خمی است و هوشمندی می خواهد. دشمنان دنبال فتنه جدیدند.
هرچـه آزمـایش سنگیـن تر و بزرگتر شود ،
نتیجه اش بیشتر و وسیـع تر خواهد بود. به خدا هیچ لکه ننگی به این دولـت
نمی چسبـد. البته من ضعیف تـر از ضعیف ترم. مطمئـن باشیـد آینده از آنِ
ماست. من قول می دهم ، الآن هم اگر مردم باور کنند که کسی طرفـدار دولت است
و دولـت از وی حمایت می کند ، به وی رأی خواهنـد داد.
حسینی وزیر
اقتصـاد که قهرمان کشتی دانشجـویان بوده، در تحقیـق و تفحـص مجلس گفته بود
ما رفتیم فینال یا اول می شویم یا دوم! آخرش روی سکو هستیم. گفتـم اصلاح
کنیـد کلامتان را ، کار برای خـدا همیشه پیروزی است. اگـر بـرای خـدا باشد
اگر بـدنت زیـر سم اسب هـا باشد باز هم پیروز خـواهی بود.
یک آقایی
که تندروی کـرد و گفت : بزرگترین خطر از صـدر اسـلام تا کنون همیـن ها
هستند و هفته بعد گفت : البته اینها عـددی نیستند ، پیغام دادم که نگران
شما هستم. آن شخصی که می خواست پیام را ببرد گفت : به چه دلیلی این حرف را
می زنی؟ گفتم : که دولـت نهم را خدا سر کار آورد.
احمـدی نژاد فقط یک فلـش جهت نما بود. اگر کسی در ذهنش خطـور کند که این دولـت را او سر کار آورده خدا یک جـا حالش را می گیرد ، و به او نشان می دهد که هیچ کاره بوده. چون اگر ایشان این دولـت را سر کار آورده با موضعگیـری ایشان هم بـاید می رفت. این دولـت را خدا آورده و خدا هم تابحال حفظ کرده است.
ما همه کارمان برای خداست. حتی تبعیتمان
از ولایت فقیه هم باید برای خدا باشد نه مطامع دنیوی . تبعیت از پیامبر هم
باید برای خدا باشد و اگر برای فردی باشد، به جایی نخواهیم رسید. به خدا
اگر ما را آخرین نفر صف مومنان هم به حساب بیاورند کلاهمان را به آسمان
هفتم می اندازیم.
به ما گفتـه اند که شما یک جریـان انحـرافی
هستید. گفتم مگـر شما اصـل اسـلام هستید که هرکس از شما زاویه داشـت منحـرف
باشد؟! اگراینطور است بله ما منحرف هستیم ، ما هزار بار از شمـا منحرفیم.
من خبر دارم چه خبر است! ما در آینده شاهد پیروزی حتمی هستیم. روز پشیمانی
نزدیک است که بیایید و بگویید اشتباه کـرده ایم و دولت چنین و چنان است.
مطمئن باشیـد اگــر این دولـت نیـم سـاعت فرصت حـرف زدن داشتـه باشـد قیمـت سـوراخ مـوش بـالا می رود!
** داستان عزل متکی؛ دیپلماتهایی که پناهنده شدند
در بخش انتهایی این جلسه، احمدی نژاد به سـوالات حاضـرین پاسخ گفت:
سوال: علت برداشتــن متــکی در حیـن مأمــوریت چـه بــود؟
آقای
متـکی در دوره اول کاندیدای من نبـود ، در دولت دهم که اصـلا وزیـر من
نبـود. من در دور دوم دولـت با ایشـان دیگر کاری نداشتـم وتمام کـارهای بین
المللی به عهـده خودم بود. گذشت تا در اولین سفر دولت دهـم به نیـویورک ،
سه چهـارتا دیپلمـات را که بنـده مخـالف اعزام اینها به کشورهای غربی
بودم، ایشان به غرب اعزام کرد و آنها هم رفتند و پناهنده شدند. بعد از سفر
نیویورک، در جلسه ای قضیه بررسی شد و بنا شد ایشان عوض شوند.
به هرحال از روزی که تصمیم گرفتیم که ایشان وزیر نباشد، ایشان مداوماً در سفر بود حتی در دولت هم که حضور پیدا می کرد سریعاً ناپدیـد می شد تا اینکـه بعد از سه ماه بـالاخره در سـاعت ۵ بعـد ازظهـر و بعد ساعت ۱۰ شب با ایشان وقت تنظیـم شد و به ایشان گفتیم که شما دیگـر در دولت وزیر نیستید ولی من دوست دارم شما بعنوان معاون رئیس جمهور و رئیس سـازمان انـرژی اتمی فعالیت کنیـد. گفت من امشب میخواهم به سنـگال بروم و اصرار کرد که من می روم. گفتم شما از نظر من وزیر نیستی. ولی با این حال با هواپیمـای اختصاصی رفت و گفـت که دوشنبه ظهر بر می گردم.
من هم همانجا حکـم عزل ایشـان را صادر
کـردم و نوشتم که دوشنبه عصر اعلام شود. دوشنبه در سفر استانی بودم ، یک
دفعه عصر گفتم شـاید از سفر برنگشته باشد؛ با دفتر تماس گرفتم که فعلا حکم
را اعلام نکنند. گفتنـد پنج دقیقـه قبل اعلام کردیم . گفتم برداریـد تا
مطمئن شویم که برگشتـه است. گفتند دیگر دیر شـده چونکه در رسانه ها منتشر
شده است.
بعد که از سفر برگشتند ، از مدیرکل
تشریفات وزارت خارجه پرسیدم چرا دیر آمدید؟ گفت: دوشنبه ظهر جلسات رسمی
تمام شد و بنا بود برگردیم ولی ایشان به من گفت که یک قرار شام بگذار و سفر
را تمـدید کن. گفـت حتی اگر می توانید یک سفر دیگـر هم برای من همـاهنگ کن
تا من از اینجا مستقیم به ایـران نروم. ضمناً زمانی هم که ایشان حکـم
عزلـش اعلام شد، در هیچ جلسه رسمی نبوده است.
بعداً معاونان ایشان
به ما گفتند که ما تعجب می کـردیم چـون ایشان از همان سه ماه قبل به ما
گفته بود هرجا که می توانید برای من سفر هماهنگ کنید. فقط سفر باشد هـرجا
بود مشکلی نیست! این معاونان می گفتند ما نمی دانستیم چه اتفـاقی افتاده
ولی ایشان اصـرار به سفر خـارجی داشتند. مـأموریت ها را بـاید من به وزیر
می دادم اما ایشان بدون هماهنگی با من همه جا میرفت و این سفرها نه نتیجه
ای و نه گزارشی داشت.
سوال: تکلیف مافیای نفت چه شد؟ چرا اسامی مفسدین نفتی را اعلام نمی کنید؟
ما
لیست اسامی مفسدین را به قوه قضائیه دادیم و گفتیم اینکه کار سیاسی نیست!
رسیدگی کنید و اعلام کنید. ماجرای هفتصد هکتار راهم به قوه قضائیه دادیم
پیگیری نکردند.
سوال: نظـرتان درباره جبهه پایـداری و ۷+۸ چیســت؟
۷+۸
را از هر طرف بخوانید باز هم همان ۷+۸ است. حتی اگر آنرا وارانه هم کنید
باز هم همان ۷+۸ است. پیداست سرو تهش یکی است. ما با اینها ارتباطی نداریم.
فعلا هر دو گروه اثبات خودشان را در نفی دولت می دانند.
سوال: چـرا از تعبیر بیداری انســانی به جــای بیـداری اســلامی اسـتفاده می کنیــد؟
اولا
که اسلام آمده است که انسانها را بیدار کند. من این حرف را در جمع همایش
مبارزه باتروریسم گفتم. این تعبیری بیداری انسانی درباره بیداری در غرب و
اروپا و آمریکا هم صادق است. در مصر ۴۰ درصد مردم مسلمان نیستند. همچنین
هرکس پیرو واقعی حضرت موسی باشد حضرت عیسی را هم قبول دارد و هرکس پیرو
واقعی حضرت عیسی باشد پیامبر اسلام را نیز قبول دارد. پس همه مسلمان هستند.
هر کس پای ارزشهای الهی باستد مسلمان است.
ناجوانمردانه می گویند
اسم امام زمان (عج) را بر زبان می آورید تا ولایت فقیـه را تضعیف کنید!
پشتوانه ولایت فقیه امام زمان (عج) است. نقطه استحکام ولایت فقیه وجود
مبارک امام زمان (عج) است. ولایت فقیه آمده تا دلها را ببرد به سوی امام
عصر(عج). جز امام که پناهی در عالم وجود ندارد ، یار ما و یار رهبر عزیز ما
امام زمان (عج) است. ما باید به دنیا بگوییم حکومت جهانی امام عصر(عج) که
نقطه ایده آل است باید جایگزین زندگی امروز ما شود و این جز با ولایت فقیه
نمی شود.
احمدی نژاد در پایان این سخنرانی گفت: کار برای خدا کنید .
توسل به امام زمان (عج) کنید. با امام نجوا کنید. چگونه یک پیره زنی یک
گوشه عالم با امام زمان(عج) در و دل می کند ، صدایش را می شنود و جوابش را
می دهد.
احمدی نژاد: به آقا گفتم انتحاری می زنم به خط!
گزیده بخش نخست اظهارات منتشرنشده احمدی نژاد به نقل از نکات پرس در پی می آید:
*
اینها می خواستند به سوریه حمله کنند تا راه را باز کنند برای حمله به
ایران. به دبیر کل گفتم برو به همه بگو ناتو پایش را بگذارد به سوریه،
منطقه منفجر خواهد شد. ان شاء الله اگر بتوانیم داخل سوریه و انقلاب های
منطقه را خوب مدیریت کنیم، بعد از سه تا پنج سال آینده همه چیز به نفع
ایران تمام خواهد شد.
* داخل کشور مشکلات و نارضایتی کم نیست. در
انتخابات ۸۸ حدود ۱۴ میلیون نفر به مخالفان که به این مشکلات پرداختند رای
دادند، ما هم همان حرف ها را می زدیم اما مردم احساس کردند که آنها صداقت
ندارند. هنر این دولت این بود که این انتقادات را در چارچوب نظام و ارزش ها
و انقلاب مطرح کرد. این اعتقاد ماست که این انقلاب ظرفیت پاسخگویی به همه
نیازهای مردم را دارد.
* قبل از انتخابات ۸۸ از طریق بچه های حزب
اللهی که در ستادهایشان بودند متوجه شدم که جریانی بسیار پیچیده برای
براندازی سازماندهی می کنند. آنها خانه های تیمی و موتور و حتی اسلحه آماده
کرده بودند. ۶ ماه قبل از انتخابات به وزیر اطلاعات هشدار دادم که اینها
قصد براندازی دارند؛ گفتند خبری نیست. ۳ ماه بعد گفتم دو نفر از معاونان
وزارت اطلاعات با جریان فتنه همراهی می کنند. گفتم این دو معاون را بردارید
اما گفت "من تکلیف خودم را از جای دیگری می گیرم!" گفتم اگر زمان انتخابات
رسید و براندازی اتفاق افتاد، جواب خدا و شهدا را چه می دهید؟
*
چند بار به آقای اژه ای گفتم. عوض اینکه تمام انرژی را آن طرف بگذارند،
آمدند روی ما کار کردند. بعد هم دیدید که آقای موسوی پنجشنبه قبل از
انتخابات در مصاحبه با تایمز گفته بود که انتخابات فقط برای ما یک مرحله
است، چه ببریم چه ببازیم در خیابانیم. برنامه بر این بود که جلوی هر وزارت
را ۵۰۰ نفر بگیرند و وزارتخانه را اشغال کنند و سپس مجلس را تعطیل کنند و
سپس به سمت بیت رهبری بروند.
* بعد از اینکه محضر رهبری عزیز رسیدم
به ایشان گفتم آقا ان شاءالله رای ما بیشتر است، انقلاب برنده است و ما
پیروز انتخابات هستیم. آقا فرمودند: چطور این حرف را می زنید؟! گفتم چون در
متن مردم هستم. گفتند: این حرف قابل قبول نیست، من هم در متن مردم هستم.
گفتم مردم برای شما حریم قائل می شوند، شما مثل پدر هستید ولی من مثل برادر
و داداش، مردم با ما رودرواسی ندارند مردم راحت به ما می گویند داش محمود!
شما ناراحت نباشید تازه مناظره ها هم هست انتحاری می زنم به خط! آقا
فرمودند: بسیار خوب ولی مواظب باشید تند نشوید. گفتم چشم. دیدید که دو سه
تا کلمه بیشتر نگفتم این همه سر و صدا شد.
* در انتخابات سال ۸۴ به
من گفتند برو کنار، گفتم چرا؟ گفتند تو یک درصد بیشتر رأی نداری، گفتم که
من جوان هستم، کلی آرزو دارم، مگر یک درصد رای ندارم، برای شما که با این
یک درصد مشکلی ایجاد نمی شود بگذارید شرکت کنم تا دلم خوش باشد.
کار به جایی رسیده بود که گفتند اگر کنار نروی کاری می کنیم که در این مملکت نتوانی زندگی کنی. بعد از انتخابات ۸۴ با سایر کاندیداهای اصولگرا دیدار داشتم و گفتم هر کس طرح و برنامه و نیرویی دارد به من معرفی کند.
یکی از آنها (قالیباف) که بعدا به مجموعه
دیگری رفت گفت من نه طرح دارم و نه نیرو. ولی با این وجود از بیست و یک نفر
اعضای کابینه اول، یازده نفر از کسانی بودند که در لیست آنها بودند که به
خاطر همین موضوع از طرف حامیان و دوستان راجع به خیلی ها مورد اعتراض قرار
گرفتم اما بدانید اگر آنها را در کابینه نمی آوردم همان اول دولت نهم ریشه
کن می کردند و کسی هم نمی فهمید حرف های دولت چیست.
* قبل از
انتخابات ۸۸ خبر دارم جلسه ای با هم داشتند گفته بودند: اگر این دولت
دوباره رأی بیاورد، ما دیگر نمی توانیم در این مملکت کاری انجام بدهیم. اگر
یک بار دیگر رای بیاورد غائله حزب و حزب بازی را جمع می کند. غرب هم نظرش
این بود اگر این دولت رای بیاورد مناسبات جهانی به هم می خورد؛ به همین
خاطر با تمام وجود به صحنه آمدند و جریان مخالف کمک کردند. حتی یکی از این
آقایان به ظاهر اصولگرا نامه نوشته بود به رهبری که فلانی (موسوی) چون رأی
می آورد، باید خودمان را برای کار کردن با آنها آماده کنیم.
* تخلف
یک میلیاردی دولت که قبل از انتخابات مطرح کردند و بعد مشخص شد دروغ بود،
بساطی که سر مرحوم کردان درست کردند همه اش از ابتدا یک سناریوی طراحی شده
جهت انتخابات بود تا ما را تخریب کنند.
* برخی خودشان را آماده
تبریک به طرف مقابل (موسوی) کرده بودند. اینها خودشان تمام حیثیتشان از
جریان اصولگرا بود تبریک به نامزد اصلاح طلبان می گفتند و گول آنها را
خوردند. وقتی ۱۰ درصد از صندوق های تهران را بازشماری کردند، رأی من ۸
هزارتا بیشتر شد که تصمیم گرفتند بازشماری را ادامه ندهند چرا که در کل
کشور اگر این کار را می کردند، حدود۷۰۰ - ۸۰۰ هزار تا به آرای من اضافه می
شد. چون تهران نمونه آماری خوبی برای کل کشور است.
* بعد از
انتخابات حدود ۳۰۰ خانه تیمی سازماندهی شده کشف شد که در برخی از آنها
اسلحه وجود داشت اما وزارت اطلاعات از اینها غفلت کرد به جای اینکه روی
براندازان تمرکز کند، روی دولت و تیم دولت تمرکز کردند.
* بعد از
انتخابات ۸۸ در سفر به سازمان ملل اعتقاد آنها این بود که احتمالا به دلیل
حوادث داخلی و جوی که بر علیه ما شروع کردند، ما در موضع انفعال قرار داریم
اما ما از موضع قدرت رفتیم و تندتر از قبل هم عمل کردیم. کدام یک از
مدعیان ولایت جرأت داشتند آن طرف مرز این گونه حرف بزنند؟ تا می روند آن
طرف مرز محافظه کار می شوند.
* از قبل برای ما روشن بود که از روز
بعد از انتخابات شروع می کنند برای انتخابات ریاست جمهوری آینده کار کردن.
چون دور آخر دولت بود، برخی به جای اینکه همکاری کنند از فردای انتخابات،
موضوع انتخابات ریاست جمهوری بعدی را در کارگروه هایشان قرار دادند و چون
می دانستند دولت محبوب است و رأی می آورد، برای تخریب دولت برنامه ریزی
کردند و اتهامات عجیب و غریب به دولت زدند.
برنامه ریزی کرده اند و به مانعی بزرگ رسیده اند که ارتباط دولت با مردم است. خطی که در امتداد کار دولت ترسیم می شود به آنها نمی رسد. جلسات گوناگون گذاشتند تا جایگاه دولت را در افکار عمومی له کنند و دگرگون نمایند؛ گفتند اگر خودمان را نمی توانیم بالا بکشیم دولت را پایین می کشیم
رییس سابق سازمان انرژی اتمی به شدت از اظهارات بیژن نامدار زنگنه وزیر نفت در مجلس شورای اسلامی انتقاد کردو افزود: گروهبانی درجه خیلی بالایی است و کار پادگان ها را گروهبان ها انجام می دهند و افسران نان آن را می خورند.
در روزهای اخیر فریدون عباسی
دوانی که دوران مسوولیتش در سازمان انرژی اتمی همراه با پایان دولت دهم
خاتمه یافت، از اظهارات برخی وزرا به ویژه بیژن نامدار زنگنه وزیر نفت
دلخور شده و گفته است: برخی خود را ژنرال می دانند اما اتفاقا من "ژنرال
درست" هستم. درجه ام را اگر حساب کنند من واقعا ژنرال هستم. من هیچ وقت هیچ
کس را نفی نکردم حتی اگر قبل از انقلاب اسلامی کسی کار کرده مثل آقای دکتر
اعتماد یا همکارانی که بعضا هنوز هستند. یعنی می خواستند من را بگویند
گروهبان؟ گروهبانی درجه خیلی بالایی است و کار پادگان ها را گروهبان ها
انجام می دهند و افسران نان آن را می خورند.
وی با بیان اینکه برخی
افراد در دولت های گذشته با رانت و رابطه وزیر شده اند، تاکید کرده است:
برخی افراد البته دانشجویان با استعدادی بوده اند اما نباید دیگران را
گروهبان بنامند زیرا این توهین به جامعه است.
رییس سابق سازمان
انرژی اتمی درباره زنگنه گفته است: دلخور شدم از اینکه در زمان مناظرات و
انتخابات این حرف ها را زدند. حالا انشاء الله بیاییم و ببینیم که تولید
نفت را چه قدر بالا می برند و پول های نفت را چگونه می آورند.
*طراحان ادغام سازمان بیماری کودکانه دارند
عباسی
همچنین از موضوع ادغام سازمان انرژی اتمی با وزارت نیرو انتقاد کرده و
گفته است: از نظر من یک بیماری کودکی است. این بیماری کودکی است که برخی ها
در تاریخ ذهنشان فریز شده و یخ زده اینها این بیماری را دارند و به عبارتی
می خواهند سرشان را مثل کبک زیر برف کنند که بگویند کسی ما را نمی بیند.
یک پِیشنهاداتی می دهند که مثلا ما به غربی ها نشان دهیم ما هسته ای را
سطحش را بردیم پایین و بیاییم انرژی اتمی را ادغام کنیم در وزارت نیرو و
اینها نشان دهیم که سطح هسته ای در حد معاون وزیر پایین آوردیم. من اسمش را
بیماری کودکانه می گذارم. یعنی این افراد چه فکر می کنند درباره سازمانی
که در حال بالغ شدن است.من می دانم که صنعت دارای چه مشکلاتی است و تولید
سوخت یعنی چی. ساختن رآکتور بومی یعنی چی و وزارت نیرو اصلا از این ظرفیت
ها ندار. وی ادامه داده که وزارت نیرو بهتر است بدهی بالای خود به سازمان
انرژی اتمی را پرداخت کرده و به فکر تامین آب شرب و تعمیر شبکه های پوسیده
آبرسانی باشد.
*وزارت نیرو خیلی هنرمنده شبکه پوسیده آب را درست کند/ بدهی هزار میلیاردی وزارت نیرو به سازمان انرژی اتمی
وی
تصریح کرد:وزارت نیرو خیلی هنر کند همین آب مملکت را تامین و شبکه های
پوسیده را برود درست کند. وزارت نیرو بیش از ۱۳۰ میلیارد تومان به انرژی
اتمی بدهکار هست. برق را از من می گیرد و حداقل پول سوخت گازی که من در یک
نیروگاه گازی برق تولید می کنم را نمی دهد.
*شیخ روحانی مانع انتقادات به احمدی نژاد باشد/ من هم منتقد دولت دهمم!
همچنین
یک منبع موثق در این رابطه به ندای انقلاب گفت فریدون عباسی دوانی در روز
تودیع و معارفه اش تاکید کرد آیا واقعا دولت احمدی نژاد هیچ کاری نکرده
است؟ چرا دائم دولت او را می زنید؟ وی خاطرنشان کرد: حالا که انتخابات تمام
شده و کابینه جدید شکل گرفته است، به عنوان یک "شیخ" مانع از انتقادات
بیشتر به دولت دهم و احمدی نژاد شود و نکات مثبت دولت وی را نیز بگوید.
رییس
سابق سازمان انرژی اتمی اظهارداشت: موضوع هسته ای که هیچ موضوع حقوق کودک،
حقوق زن و قوانین قضایی اسلامی و حقوق بشر را نیز نمی توانیم با غرب حل
کنیم.
۳ برابر شدن تولید سوخت ۲۰ درصدی/ باید به سمت سوخت های سیلی ساید برویم
وی
ادامه داد: تولید سوخت ۲۰ درصد از زمان آقای آقازاده برنامه ریزی شده بود و
آقای دکتر صالحی اعلام کردند که سوخت را می سازیم. تا این اعلام به بنده
رسید که این کار را بخواهم مدیریت کنم و وقت زیادی من روی این موضوع
گذاشتم. دستگاه هایی را لازم داشتیم که از خارج از کشور وارد کردیم تا این
سوخت های صفحه ای را بشود با آن تولید کرد و ما افزایش دادیم اورانیوم ۲۰
درصدمان را تقریبا سه برابر کردیم از نظر وزنی و نه از نظر غنا تا آسیب
پذیری خود را کم کنیم.
عباسی تاکید کرد: فکر می کنم در آینده باید به سمت تولید سوخت های سیلی ساید برویم
*دولت ظرفیت همکاری با ما را ندارد/مواظب کیهان بودم!
وی
با بیان اینکه ما نمی رویم بخوابیم و می رویم کار می کنیم، تصریح کرد:
ظرفیت دولت اقای روحانی ظرفیت همکاری با ما را ندارد، حالا این ظرفیت یا
بالاتر است یا پایین تر.
رییس سابق سازمان انرژی اتمی در پایان
خاطرنشان کرد: در مدت مسئولیتم هم مواظب جان آدم ها بودم و هم باید مواظب
کیهان بودم که یک وقت چیزی اشتباهی ننویسد، چیزی را جایی بخواند و بیاید
اشتباهی آن را بنویسد.